بررسی ابعاد و پیامدهای تکلیفگرایی زنان در اندیشه رهبری بنیانگذار انقلاب اسلامی
محورهای موضوعی :ملیحه حاجی حسن 1 , مهدی نادری 2 *
1 - دانشجوی دکتری مطالعات سیاسی انقلاب اسلامی دانشگاه شاهد، تهران، ایران.
2 - دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه شاهد، تهران، ایران.
کلید واژه: رهبری بنیانگذار انقلاب, تكليف¬گرايي زنان, ارکان تکالیف زنان, نظام دانایی زنان.,
چکیده مقاله :
تلازم «حق» و «تكليف» انساني از بنياديترين موضوعات مكاتب فكري بشري بوده و هر مكتب فكري ميكوشد با ترسيم نظام دانايي، پاسخي شايسته به اين مهم بدهد. در منظومه فكري امام خمینی بهعنوان رهبری انقلاب، مسئله تكليفگرايي مبناي عملگرایی قرارگرفته و سعادت و شقاوت جامعه انساني درگرو عمل به وظيفه و تکلیف است. ایشان بهصورت ویژه به مسئله تکلیفگرایی زنان پرداخته و زمینهها و ابعاد مختلف آن را مطرح نمودهاند. با توّجه به جایگاه و هویت زن در اندیشه بنیان¬گذار انقلاب اسلامی، شعاع تکلیفگرایی زنان در زوایای علماندوزی آنان چنان برجسته است که ایشان بانوان را بهعنوان احیاگران فکر و اندیشه معرفی نموده است. (مسئله) در نگاه تكليفگرايانه امام، زنان انسانساز اگر از جامعه بشری و ملتها گرفته شود، ملتها به شکست و انحطاط کشیده میشوند. درنتيجه لازمه تحقق سعادت جامعه زنان انقلاب اسلامي، شناخت ابعاد و پیامدهای تکلیفگرایی زنان در اندیشه رهبری بهعنوان یک رکن مهم جامعه، دارای اهمیت است. اين مقاله ميكوشد به تبيين ابعاد و پیامدهای تكليف گرايي زنان در اندیشه رهبری بنیان¬گذار انقلاب اسلامی بپردازد. نظر به اهمیت اين موضوع، اين پژوهش با روش هرمنوتیک متن محور (روش)، درصدد پاسخ به اين پرسش است: «ابعاد و پیامدهای تکلیفگرایی زنان در اندیشه رهبری بنیان¬گذار انقلاب اسلامی چیست؟»(سؤال) يافتههاي پژوهش حكايت از آن دارد که تكليفگرايي زنان بر بنيانهاي اندیشه هفتگانه امام «تکلیف به مثابه منشأ عمل»، «تکلیف یک امر همگانی»، «محدوده تکلیف، توان انسان»، «درونی و عقلانی بودن احساس تکلیف»، «شرعی بودن امر تکلیف»، «پیروزی مطلق در عمل به تکلیف»، «واجب بودن ادای تکلیف» استوار شده است. لذا، ابعاد تكليف گرايي زنان در انديشه رهبری انقلاب متشكل از اركان عبادي، خانواده، اقتصادي، سياسي و علمی است و همچنین، پیامدهای تكليف گرايي زنان در بعد فردي، انسانسازی و در بعد جمعي، جامعه¬سازی بر اساس مكتب پاک محمّدي است.
The synthesis of human "rights" and "duties" constitutes one of the most fundamental issues of human intellectual traditions, each striving to provide a coherent response through the establishment of a knowledgeable system. Within the intellectual framework of Imam Khomeini (RA) as the leader of the revolution, the concept of duty orientation forms the basis of pragmatism action, where societal happiness and prosperity hinge upon fulfilling one's duties. Specifically addressing the issue of women's duty orientation, he highlighted its various dimensions and implications. Given the pivotal role and identity of women in the ideology of the Islamic Revolution's founder, their duty orientation radiates prominently within their intellectual endeavors, portraying them as catalysts for the revival of thought and ideology. In Imam's task-oriented perspective removing women, who are creators of humanity, from human societies and nations, would lead to societal decline and failure. Therefore, understanding the dimensions and consequences of women's duty orientation in leadership thought is crucial for achieving societal happiness within the Islamic Revolution. This article aims to elucidate these dimensions and consequences in the framework of Imam Khomeini's leadership thought using a hermeneutic text-centered approach. The research seeks to answer the question: "What are the dimensions and consequences of women's duty orientation in the leadership thought of the founder of the Islamic Revolution?" The findings of the research indicate that women's commitment is anchored in the Imam's sevenfold thought: "Duty as the origin of action", "Duty is a universal matter", "The scope of duty and human capability", "The internal and rational aspects of duty", " The legitimacy of Islamic duty "Achieving absolute victory through fulfilling duty," and "The obligatory nature of duty". Therefore, the dimensions of women's responsibilities in the leadership thought of the revolution encompass religious, familial, economic, political, and scientific domains. Furthermore, the consequences of women's responsibilities in individual empowerment and societal cohesion, are grounded in the sacred teachings of Muhammad.
1- قرآن کریم.
2- نهج¬البلاغه.
3- احمدي طباطبايي، سيد محمدرضا(1387). اخلاق و سياست رويكردي اسلامي و تطبيقي. تهران: امام صادق .
4- امام خمینی، روحالله(1387). وصیت¬نامه امام خمینی. تهران: نشر فردوس.
5- امام خمینی، روح¬الله(1395). جایگاه زن در اندیشه امام خمینی. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام.
6- توحیدفام، محمد؛ و عیسی¬وند، لیلا(1389). فمینیسم و دموکراسی در گذر تاریخ. مطالعات روابط بینالملل، 3(13)، 25-56.
7- جمشیدی، محمدحسین(1384). اندیشه سیاسی امام خمینی. تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
8- جوادی آملی، عبدالله(1385). حق و تکلیف در اسلام. قم: نشر اسرا.
9- حاجی¬حسن، ملیحه(1396). مطالعهي نقش و ابعاد رهبری امام خمینی در فرآیند انقلاب اسلامی. پایان¬نامه کارشناسی ارشد رشته جامعهشناسی انقلاب اسلامی، دانشگاه شاهد.
10- حريري، نجلا(1385). اصول و روشهاي پژوهش كيفي. تهران: دانشگاه آزاد اسلامي.
11- دباغ، سروش(1388). فضیلت¬گرایی در دیانت نتیجه¬گرایی در سیاست. روزنامه اعتماد، 27/01/1388.
12- سيد امامي، کاووس(1391). پژوهش در علوم سياسي (رويكردهاي اثباتگرا، تفسيري، و انتقادي. تهران: دانشگاه امام صادق و پژوهشكده مطالعات فرهنگي و اجتماعي وزارت علوم.
13- طغری¬نگار، حسن(1389). حقوق سیاسی - اجتماعی زنان قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران. تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
14- عارفی¬گوران، اسماعیل؛ و حاجی¬حسن، ملیحه(1398). چرایی علم¬اندوزی زنان مسلمان در عصر تمدن نوین اسلامی. هشتمین همایش الگوی اسلامی ایران پیشرفت، 2008-2026.
15- قزوینی، سید محمدکاظم(1389). زینب کبری از ولادت تا شهادت. ترجمه کاظم حاتمی طبری. قم: انتشارات همگرا.
16- کانت، ایمانوئل(1378). فلسفه اخلاق کانت. ترجمه منوچهر صانعی دره بیدی. تهران: انتشارات نقش و نگار.
17- کریمی¬نیا، محمدمهدی؛ جعفری، اکرم؛ بنواری، نسترن؛ و انصاری مقدم، مجتبی(1400). بازکاوی تطبیقی جایگاه زن در اندیشه امام خمینی و مقام معظم رهبری. پیشرفت¬های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش، 4(36)، 172-187.
18- لاهیجی، حکیم فیاض(1372). گوهر مراد. تهران: وزارت ارشاد.
19- مجلسی، محمدباقر(1373). بحارالانوار. تهران: مکتبه الاسلامیه.
20- محمودي، سيد علي(1383). فلسفه سياسي كانت. تهران: نگاه معاصر.
21- مك¬ناب، ديويد اي(1394). روش تحقيق در علوم سياسي (رويكرد كيفي و كمي). ترجمه معاون پژوهش و تولید علم. تهران: دانشكده اطلاعات.
22- میرمؤمنی، زهرا سادات(1394). نقد جنبش فمینیسم و پیامدهای آن. پژوهشنامه نوین فقهی حقوقی زنان و خانواده، 2، 140-157.
23- نادری، مهدی؛ و حاجی¬حسن، ملیحه(1395). ابعاد نظری و عملی تکلیف¬گرایی در اندیشه سیاسی امام خمینی. فصلنامه رهیافت انقلاب اسلامی، 10(37)، 95-116.
24- هزاوهای، سید مرتضی؛ و سلطانی بیرامی، سکینه(1394). بررسی جایگاه اصل تکلیفگرای در اندیشه سیاسی امام خمینی. فصلنامه انقلاب اسلامی، 12(42)، 81-98.
25- امام خمینی، روح¬الله(1393). جایگاه زن در اندیشه امام خمینی. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام.
26- پولادی، کمال(1383). تاریخ اندیشه سیاسی در غرب ازماکیاولی تامارکس. تهران: مرکز.
27- جوادی آملی، عبدالله(1398). زن در آیینه جلال و جمال. تهران: نشر فرهنگی رجاء.
28- مجلسی، محمدباقر(1373). بحارالانوار. تهران: مکتبه الاسلامیه.
فصلنامه پژوهشهای میانرشتهای زنان دوره 6 / شماره 1 (پیاپی 18) / بهار 1403
بررسی ابعاد و پیامدهای تکلیفگرایی زنان در اندیشه رهبری
ملیحه حاجیحسن1، مهدی نادری2*
1. دانشجوی دکتری مطالعات سیاسی انقلاب اسلامی دانشگاه شاهد، تهران، ایران.
malihehajihasn@gmail.com
2. دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه شاهد، تهران، ایران. (نویسنده مسئول)
تاریخ دریافت: [28/10/1402] تاریخ پذیرش: [21/12/1402]
چکیده
تلازم «حق» و «تكليف» انساني از بنياديترين موضوعات مكاتب فكري بشري بوده و هر مكتب فكري ميكوشد با ترسيم نظام دانايي، پاسخي شايسته به اين مهم بدهد. در منظومه فكري امام خمینی wبهعنوان رهبری انقلاب، مسئله تكليفگرايي مبناي عملگرایی قرارگرفته و سعادت و شقاوت جامعه انساني درگرو عمل به وظيفه و تکلیف است. ایشان بهصورت ویژه به مسئله تکلیفگرایی زنان پرداخته و زمینهها و ابعاد مختلف آن را مطرح نمودهاند. با توّجه به جایگاه و هویت زن در اندیشه بنیانگذار انقلاب اسلامی، شعاع تکلیفگرایی زنان در زوایای علماندوزی آنان چنان برجسته است که ایشان بانوان را بهعنوان احیاگران فکر و اندیشه معرفی نموده است. (مسئله) در نگاه تكليفگرايانه امامw، زنان انسانساز اگر از جامعه بشری و ملتها گرفته شود، ملتها به شکست و انحطاط کشیده میشوند. درنتيجه لازمه تحقق سعادت جامعه زنان انقلاب اسلامي، شناخت ابعاد و پیامدهای تکلیفگرایی زنان در اندیشه رهبری بهعنوان یک رکن مهم جامعه، دارای اهمیت است. اين مقاله ميكوشد به تبيين ابعاد و پیامدهای تكليف گرايي زنان در اندیشه رهبری بنیانگذار انقلاب اسلامی بپردازد. نظر به اهمیت اين موضوع، اين پژوهش با روش هرمنوتیک متن محور (روش)، درصدد پاسخ به اين پرسش است: «ابعاد و پیامدهای تکلیفگرایی زنان در اندیشه رهبری بنیانگذار انقلاب اسلامی چیست؟»(سؤال) يافتههاي پژوهش حكايت از آن دارد که تكليفگرايي زنان بر بنيانهاي اندیشه هفتگانه امام w«تکلیف به مثابه منشأ عمل»، «تکلیف یک امر همگانی»، «محدوده تکلیف، توان انسان»، «درونی و عقلانی بودن احساس تکلیف»، «شرعی بودن امر تکلیف»، «پیروزی مطلق در عمل به تکلیف»، «واجب بودن ادای تکلیف» استوار شده است. لذا، ابعاد تكليف گرايي زنان در انديشه رهبری انقلاب متشكل از اركان عبادي، خانواده، اقتصادي، سياسي و علمی است و همچنین، پیامدهای تكليف گرايي زنان در بعد فردي، انسانسازی و در بعد جمعي، جامعهسازی بر اساس مكتب پاک محمّدي 9است.
واژگان كليدی: رهبری بنیانگذار انقلاب، تكليفگرايي زنان، ارکان تکالیف زنان، نظام دانایی زنان.
1- مقدمه
از مبناییترین مباحث علوم انسانی مسئله حق و تکلیف افراد بهویژه زنان در حوزه فردی - اجتماعی است که تاریخ تفّکر پیرامون آن از یونان تا دوران جدید امروزی، گویایی اهمیت فکری دانشمندان و فعالان جوامع در این ارتباط است. دیدگاه بعضی از متفکران در حوزه زنان بر مبنای فقه و عقلانیت دینی و برخی دیگر بر مبنای عقلانیت مدرن شکل گرفته شده است. لذا، در مقایسه تفکر اسلامی و تفکر غربی مشاهده میشود که در تفکر اندیشمندان اسلامی غالباً بر تکلیفگرایی و در تفکر متفکران غربی، بر حقگرایی بوده است.
در اندیشه امام خمینی wبه عنوان بنیانگذار انقلاب اسلامی و یک رکن مهّم جامعه، موضوع «تکلیف» همچون نقطه درخشانی در منظومه فکری ایشان میدرخشد و گویای آن است که تکلیف گرایی فرد شالوده کنش و حرکت جامعه انسانی در جهت تکامل، پیشرفت و سعادت است (نادری و حاجیحسن، 1395). نگاهی به آثار امامw بیانگر آن است که در اندیشه فقهی- سیاسی ایشان به عنوان یک متفّکر عالم و عامل، مسئله «تکلیف گرایی زنان» در عرصه فردی، خانوادگی، سياسي، اجتماعي به مثابه يك امر شرعي مورد تأکید است. امامw بر اساس مبانى معرفتشناختی الهی، توانست در راستاى حضور زنان در قیام انقلاب اسلامی، براندازی رژیم پهلوی، ایستادگی در جنگ تحمیلی، تحولات بزرگ علمی،... الگوی مطلوب «تکلیف گرایی زنان» که برگرفته از قرآن و سنت معصومین بود، در ابعاد گسترده عملی پويا که ناظر به تحولات جامعه است، ترسیم نماید. همین امر باعث شده که ایشان بهگونهای ممتاز از ديگر متفکران، ابعاد نظری تکلفگرایی زن را در تمدن اسلامی ارائه دهد.
شناخت الگوی تکلیفگرایی زنان در اندیشه امام خمینیw برای جامعه اسلامی از دو جنبه حائز اهمّیت است. از یک جنبه، در نگاه امامw زن انسانساز اگر از جامعه و ملتها گرفته شود، ملتها به شکست و انحطاط کشیده میشوند. «صلاح و فساد يك جامعه از صلاح و فساد زنان در آن جامعه سرچشمه میگیرد» پيام امام خمينىw به مناسبت روز زن (5/1/61) و از جنبه دیگر، لازمه تحقق سعادت جامعه زنان در نظام اسلامي، تداوم به التزام تكاليف گرایی فردی –اجتماعی زنان است. با نگاه به اقتدار کامل امامw در طول رهبری، ایشان بر اساس نظریه حکومتی خود، ساختارهای جدید جامعه زنان را بر اساس بینش اسلامی- انقلابی ترسیم کردند و سپس با مدیریت مسائل داخلی و خارجی، زمینههای ورود زنان را در عرصههای مختلف جامعه و حتی بینالمللی فراهم نمودند. بنابراین، با اهمّیت مسئله تکلیف گرایی زنان در اندیشه بنیانگذار انقلاب، این نوشتار با روش هرمنوتیک متن محور، درصدد پاسخ به این سؤال اصلی است: «ابعاد و پیامدهای تکلیفگرایی زنان در اندیشه رهبری بنیانگذار انقلاب اسلامی چیست؟»
2- مرور مبانی نظری و پیشینه
2-1- تعریف مفاهیم
2-1-1- نظام دانایی
دانایی و دانش بهصورت الفاظ جداگانه تعبیر میشود ولی در معنا بهعنوان آگاهی سودمند بهکار گرفته میشود (عارفی گوران و حاجیحسن، 1398). دانایی بر اساس نظام خاصی طبقهبندی شده است: 1- آموختن بر اساس کتاب و حکمت. «هرچه نمیدانید از آگاهان بپرسید» (بقره / 128) 2- انتقال داناییها به دیگران (مجلسی، 1373) 3- تبعیت (همان).
2-1-2- رهبری بنیانگذار انقلاب
«رهبر با ایدئولوژی و ترسیم وضع و حکومت آرمانی که بیان کردهاست درصدد اجرای حکومت موردنظر دارد که البته با توجه به شرایط کنونی تغییراتی در آن اختیار مینماید درنتیجه توسعه در ساختارهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی باید متناسب با ساختارهای اساسی ایدئولوژی مطرح شده از یکسوی و متناسب با وضعیت کنونی جامعه بعد از انقلاب از سوی دیگر باشد که رهبر در این زمینه نقش مدیریت را به صحنه نمایش میگذارد» (حاجیحسن، 1396).
2-1-3- تکلیف
«تکلیف، خطاب الهی را گویند که متعلق به افعال بندگان است از جهت اتصاف به حسن و قبح بر سبیل اقتضا یا بر سبیل تخییر. پس هر تکلیفی از تکالیف بندگان، هم عقلی است و هم نقلی که هر دو از منابع شریعتاند» (لاهیجی، 1372). تکلیف دو ویژگی دارد: اول آنکه، امری همگانی یعنی شامل تمام افراد و اقشار جامعه است و دوم آنکه، تابع توان و قدرت انسانی است:«لا یُكَلِّفُ اللّه ُنَفْساً إِلاّ وُسْعَها» (بقره/286) پس، تکلیف امری الهی است، چراکه انسان ازآنجهت که برخوردار از عقل (توانایی اندیشیدن) و اختیار (توانایی گزینش) هست. میان تکلیف و حق افراد تلازم وجود دارد و در دو بخش قابل بررسی است:
الف؛ حق و تکلیف فردی: افراد در زندگی خویش بهصورت فردی، حقوق بسیاری دارند و به همه آنها مکلف است. امام سجّادA در رساله حقوق خود، بسیاری از حقوق فردی را در مقابل تکالیف برای زن و مرد ذکر کرده است.
ب؛ حق و تکلیف اجتماعی: در حیات اجتماعی از یک سوی، ایجاب حقوق برای افراد جامعه در نظر گرفته شده است و از سوی دیگر، انجام تکالیفی نیز برایشان مشخص شده است. حضرت امیرالمؤمنینA در رابطه با موضوع حقوق اجتماعی و تکالیف، چنین میفرمایند:«ثُمَّ جَعَلَ سُبْحَانَهُ مِنْ حُقُوقِهِ حُقُوقاً اِفْتَرَضَهَا لِبَعْضِ اَلنَّاسِ عَلَى بَعْضٍ فَجَعَلَهَا تَتَکَافَأُ فِی وُجُوهِهَا وَ یُوجِبُ بَعْضُهَا بَعْضاً وَ لاَ یُسْتَوْجَبُ بَعْضُهَا إِلاَّ بِبَعْضٍ» (نهجالبلاغه، خطبه 216). پس خداوند، حقوقی را برای بعضی در برابر دیگران واجب کرده و حقی بر کسی واجب نشده مگر اینکه همانند آن باید وظایفی را انجام دهد (نادری و حاجیحسن، 1395).
2-1-4- تكليفگرايي زنان
تکلیف گرایی زنان یعنی برجستگی گسترده مسئولیت زن در ابعاد فردی، خانواده و اجتماعی است. در بعد فردی، عالیترین فلسفهی تکلیفگرایی، عبادت و خودسازی انسان ذکر شده است. «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ»(ذاریات/56) اما، زن مکلف در خانواده «انسانساز» است «وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَوةِ»(طه/122). در بعد اجتماعی تکلیفگرایی؛ زنان مکلف نیز عنصر مفید و سرنوشتسازی هستند که در جامعه حضور مؤثر و فعال داشته باشند و از خود در جامعه الگوی مطلوبی ارائه دهند (عارفی گوران و حاجیحسن، 1398).
2-2- تکلیفگرایی در فلسفه غرب
2-2-1-دیدگاه کانت
در مکتب اصالت، وظیفه و تکلیف، ریشه در اندیشه و آراء کانت دارد (دباغ، 1388). به تعبیر کانت، بسیاری از دانشوران، تکلیف را در سطوح عقلی و نقلی، اخلاقي و حقوقی، به امر پسندیده و نکوهیده تقسیم کردهاند ولی بیشتر متفكران غربی، تکالیف را در سطح اخلاقی ـ حقوقی تعریف کردهاند (کانت، 1378). كانت در رسالهای با عنوان قانون اخلاقي، تكاليف را دو قسمت مينمايد.1: «تكاليف قانوني»؛ اینگونه وظایف كه بهتوسط قوانين بر مردم لازم اجرا ميشود و عدم انجام آن، پيگرد قضائي در بردارد.2: «تكاليف فضيلتي»؛ اینگونه وظایف ناشي از وجدان دروني و اخلاقی است (احمدي طباطبايي، 1387)؛ بنابراین، نقطه عزيمت فلسفه اخلاقی کانت بر طبق قاعده عمومی «اراده نيك» است (پولادي، 1382)؛ و امر اخلاقي با وظيفه انساني ارتباطي تنگاتنگ دارند.«آدمي بايد سعادت خود را نه از روي ميل (تمايل) بلكه از روي وظيفه بجويد و از اين رهگذر است كه رفتار او (در وهله اول) نخست ارزش راستين اخلاقي مييابد» (محمودي، 1383).
2-2-3- نظریههای فمینیستی
نظریه فمینیستی، به دنبال دستیابی به حقوق برابری و آزادی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی زن است و فمینیستها معتقدند که نظام جوامع، بهصورت عادلانه با زنان رفتار نمیکنند. جنبش فمینیستی به دو مرحله تقسیم میشود: مرحله اول، از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم (1870- 1920) آغاز گردید و مرحله دوم، در دهههای (1970-1960) شروع شد و ادامه دارد. فمینیستهای اولیه، اهداف مشخص و محدودی داشتند ولی فمینیستهای جدید تحت عنوان هواداران «جنبش آزادیبخش زنان» که اهداف تنظیم شدهای ندارد یا حدومرزی ندارد. بنابراین، نقطه نظرهای خود را از فلسفه سیاسی غالب جریان روشنفکری زمان خود گرفتهاند. فمینیستهای جدید خواستار نابودی پندارهای و گرایشها سنتی و تقسیم برابر کار و فعالیت یکسان در جامعه میباشند (توحیدفام و عیسیوند، 1389).
تمرکز اصلی اندیشههای فمینیستی بر حقگرایی بوده و بیشتر بر ارتقاء حقوق و منافع زنان است. اندیشههای فمینیستی در فمینیسم لیبرال، فمینیسم مارکسیستی، فمینیسم رادیکال، فمینیسم روانکاوانه، فمینیسم سوسیالیستی خلاصه میشود و نظریههای آنان از دو منظر در باب حقگرایی و تکلیفگرایی زنان مطرح میشود. فمینیسم در منظر اول، مبنای زیستشناسی را ظلم و ستمی بر زنان تبیین میکنند و معتقدند که تفاوت وظیفه زنان و مردان در خانواده، انگیزهای برای استمرار نابرابریهای جنسی میان آنها است و برای نابودی این تبعیض، جلوگیری از تکلیف باروری و تولیدمثل بعد از زنان را، راهحل میدانند. این نگاه بهطورکلی مشخصه فمینیستهایی است که اصطلاحاً «رادیکال» شناخته میشوند که عمدتاً به خطمشی مربوط به جنسیت و تولیدمثل توجّه دارند و معتقدند، هویت زن با توجه به جنسیت او تعیین نمیشود. اما فمینیسم در منظر دوم، بر فرهنگ و قوانین جوامع در ارائه تکلیف و نقش زن تأکید میکند و بر اساس دیدگاه اجتماعی خود، به جایگاه زنان فراسوی خانهداری و بر اساس حقوق برابر، تکالیف برابر، مشارکت برابر زنان در عرصه عمومی میپردازد. این نگاه بهطورکلی در فمینیسم لیبرال بیان میشود که بر تفاوتهای قوانین و وظایف جامعه تأکید دارند (میرمومنی، 1394).
2-3- تکلیفگرایی در تفكر اسلامی
2-3-1- دیدگاه قرآن و احادیث
تکلیف گرایی در قرآن و روایت ائمه اطهار، ابعاد فردی و اجتماعی دارد. در بعد تکلیفگرایی اجتماعی، تکلیف انسانها برای ایجاد جامعه امن «وَ قَاتِلُوهُمْ حَتىَ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ»(بقره/182)؛ زدودن رذایل اخلاقی و حاکم کردن فضایل اخلاقی «الَّذینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَلِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ» (حج/41)؛ ایجاد وحدت تمسک به ولایت الهی و معصومین و نفی تفرقه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ» (نساء/59) در بعد فردی، تکلیف «عبادت» ذکر شده است. «وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَوةِ.» (طه/ 122) دلالت تفسیری بر انجام عبادت ، که بالاترین و عالیترین فلسفه آفرینش است؛ همان تکلیف فردی انسان است. «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ» (ذاریات/56)
فلسفه تکالیف در پیام نورانی معصومین D بسیار گسترده بیان شده است. بعد فردی تکلیفگرایی، فاطمه زهراB چنین میفرمایند: «وَالصَّلاةَ تَنزیهاً لَکم عَن الکِبرِ» (مجلسی، 1373). امام علیA میفرمایند: «و َالصِّيَامُ ابْتِلَاءً لِإِخْلَاصِ الْخَلْق» (نهجالبلاغه، حکمت 252). در بعد تکلیفگرایی اجتماعی، حضرت امیرالمؤمنینA برای حاکم کردن ارزشهای انسانی و مانع شدن از حاکم شدن ستمگران، تکلیف امربهمعروف و نهی از منکر را بیان میکند: «لاَ تَتْرُكُوا الاَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ فَيُوَلَّى عَلَيْكُمْ شِرَارُكُمْ» (نهجالبلاغه، نامه 47). در کلام نورانی فاطمهالزهراءB تکلیف اطاعت خاندان امامت موجب نظام بخشی و عامل امنیت است. «ِطاعَتَنا نِظاماً لِلمِلَّةِ وَ اِمامَتَنا أماناً لِلفِرقَة» (قزوینی، 1389).
2-3-2- جایگاه زن مکلف در نگاه متفکران
آیتالله جوادی آملی، تکلیف الهی را داروی برای درمان دل بیمار و جامعه بیمار میداند، که البّته تكاليف، منشأ عقلانی و نقلی دارند (جوادی آملی، 1385). ایشان معتقداست که با پیوند زدن مسئولیتپذیری با اراده، انسانها (زن و مرد) در زندگی فردی و اجتماعی خود با اختیار عمل به آن، مسئول هستند (نادری و حاجیحسن، 1395). استقلال و اختیار عمل انسانی، ابزار فراوانی برای تکامل در اختیار زن و مرد قرار میدهد. انسان متکلف زن و مرد، دارای شئون گوناگون هستند و کمال افراد بهویژه زنان در انجام وظایف فردی -اجتماعی ظهور مینماید. زن و مرد، هیچ تفاوتی از حیث استقلال و کمال انسانی و اهداف خلقت با یکدیگر ندارند؛ ولی زن نقشها و تکالیف متفاوتی با مرد در خانواده و اجتماع ایفا میکند. در نگاه آیتالله جوادی آملی، زنان وابسته نیستند تا حقوق وابستگی دریافت کنند و هویت ابزاری ندارند تا از استقلال، محروم باشند (جوادی آملی، 1398).
2-1-3- جایگاه زن مکلف در اندیشۀ رهبر بنیانگذار انقلاب اسلامی
رهبر بنیانگذار انقلاب اسلامی نیز به تأسی از قرآن و امامان معصومD برای زن جایگاه و ارزش والایی قائل هست. لذا بهصورت گسترده به اندیشۀ ایشان دربارۀ و جایگاههای زنان مکلف در جامعۀ اسلامی میپردازیم:
الف) کرامت و شخصیت: امام خمینیw درباره کرامتی که اسلام به زنان بخشیده است چنین بیان میکنند: «اسلام زنها را نجات داده است، از آن چیزهایی که در جاهلیت بود. آنقدری که اسلام به زن خدمت کرده، خدا میداند به مرد خدمت نکرده است. شما نمیدانید که در جاهلیت زن چه بوده و در اسلام چه شده. اسلام به زن خدمتی کرده است که در تاریخ همچو سابقهای ندارد. اسلام زن را از توی لجنزارها برداشته آورده، شخصیت به او داده» (امام خمینیw، 1395). «ما میخواهیم زن، به مقام والای انسانیت خودش باشد نه مَلعَبه باشد؛ نه ملعبه در دست مردها باشد، در دست اراذل باشد. زن باید در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد» (همان). «اسلام زن را از آن مظلومیتی که در جاهلیت داشت بیرون کشید. مرحلۀ جاهلیت مرحلهای بود که زن را مثل حیوانات، بلکه پایینتر از او میشمردند. زن در جاهلیت مظلوم بود، اسلام زن را از آن لجنزار جاهلیت بیرون کشید» (همان). «اسلام در وقتی ظهور کرد در جزیره العرب، بانوان حیثیت خودشان را پیش مردان از دست داده بودند، اسلام آنها را سربلند و سرافراز کردن اسلام آنها را با مردان مساوی کرد، عنایتی که اسلام به بانوان دارد بیشتر از عنایتی است که بر مردان دارد» (همان).
ب) تساوی حق و تکلیف: امام خمینیw نظر اسلام را در برابری حق و تکلیف زن با مرد چنین بیان مینمایند: «همانطوری که حقوق مردها در اسلام مطرح است حقوق زنها هم مطرح است. اسلام به زنها بیشتر عنایت کرده است تا به مردها. اسلام زنها را بیشتر حقوقشان را ملاحظه کرده است تا مردها. زنها حق رأی دادن دارند، حق انتخاب دارند، حق انتخاب شدن دارند، تمام معاملاتشان به اختیار خودشان است و آزاد هستند اختیار شغل را آزاد هستند (همان). «ازنظر حقوق انسانی تفاوتی بین زن و مرد نیست زیرا که هردو انساناند و زن حق دخالت در سرنوشت پیش را هم چون مرد دارد بله در بعضی از موارد تفاوتهایی بین زن و مرد وجود دارد که به حیثیت انسانی آنها ارتباط ندارد مسائلی که منافات با حیثیت و شرافت زن ندارد آزاد است» (همان).
پ) الگوسازی: امام خمینیw در الگوسازی انسانیت، بانوان را به پیروی از زنان بزرگواران بشریت دعوت مینماید: «تمام ابعادی که برای زن متصور است و برای یک انسان متصور است در فاطمهزهراB- جلوه کرده و بوده است. یک زن معمولی نبوده است؛ یک زن روحانی، یک زن ملکوتی، یک انسان به تمام معنا انسان، تمام نسخۀ انسانیت، تمام حقیقت زن، تمام حقیقت انسان. او زن معمولی نیست؛ او موجود ملکوتی است که در عالم بهصورت انسان ظاهر شده است؛ بلکه موجود الهی جبروتی در صورت یک زن ظاهر شده است... تمام هویتهای کمالی که در انسان متصور است و در زن تصور دارد - تمام - در این زن است. زنی که تمام خاصههای انبیا در اوست. زنی که اگر مرد بود، نبی بود؛ زنی که اگر مرد بود، بهجای رسولالله بود. معنویات، جلوههای ملکوتی، جلوههای الهی، جلوههای جبروتی، جلوههای مُلکی و ناسوتی - همه - در این موجود مجتمع است. انسانی است به تمام معنا انسان؛ زنی است به تمام معنا زن. از برای زن ابعاد مختلفه است؛ چنان چه برای مرد و برای انسان. این صورت طبیعی، نازلترین مرتبه انسان است و نازلترین مرتبۀ زن است و نازلترین مرتبۀ مرداست؛ لکن از همین مرتبۀ نازل، حرکت بهسوی کمال است. انسان، موجود متحرک است؛ از مرتبۀ طبیعت تا مرتبۀ غیب تا فنا در الوهیت. برای صدیقۀ طاهره این مسائل، این معانی حاصل است. از مرتبه طبیعت شروع کرده است، حرکت کرده است؛ حرکت معنوی؛ با قدرت الهی، با دست غیبی، با تربیت رسولالله9 مراحل را طی کرده است نارسیده است به مرتبهای که دست همه از او کوتاه است» (امام خمینیw، 1395).
ت) سعادت و شقاوت جامعه: امام خمینیw سعادت و شقاوت جامعه را در تکلیفگرایی اجتماعی زنان مشخصمی فرماید. «نقش زنان در عالم از ویژگیهای خاصی برخوردار است، صلاح و فساد یک جامعه از صلاح و فساد زنان در آن جامعه سرچشمه میگیرد. زن، یکتا موجودی است که میتواند از دامن خود افرادی به جامعه تحویل دهد که از برکاتشان یک جامعه، بلکه جامعهها به استقامت و ارزشهای والای انسانی کشیده شوند و میتواند به عکس آن باشد (امام خمینیw، 1395). زنها مردان شجاع را در دامن خود بزرگ میکنند، قرآن کریم انسانساز است و زنها نیز انسانساز؛ وظیفۀ زنها انسانسازی است. اگر زنهای انسانساز از ملتها گرفته بشود، ملتها به شکست و انحطاط مبدل خواهند شد، شکست خواهند خورد، منحط خواهند شد» (همان).
ایشان برای حضور زنان در عرصه اجتماع چنین بیان میکنند:
«در نظام اسلامی زن بهعنوان یک انسان میتواند مشارکت فعال با مردان در بنای جامعه اسلامی داشته باشد ولی نه بهصورت یک شعر نه او حق دارد خود را به چنین حدی تنزل دهد و نه مردان حق دارند که به او چنین بیندیشند اسلام با هر چیزی که انسان را به پوچی و ازخودبیگانه شدن میکشاند مبارزه میکند. زنان ازنظر اسلام نقش اساسی در بنای جامعه اسلامی دارند اسلام زن را تا حدی ارتقا میدهد که او بتواند مقام انسانی خود را در جامعه باز یابد و متناسب با چنین رشدی میتواند در ساختمان حکومت اسلامی مسئولیتهایی را به عهده بگیرد اگر خانمها خیال کنند که کنار بروند و مردها این کارها را انجام بدهند این خیال، خیال صحیحی نیست برای اینکه کارها اینقدر آشفته است گرفتاریها اینقدر زیاد است که هر شخصی در هر محلی است تکلیفی که دارد این است که آنجا را خوب بسازد خانمها حق دارند در سیاست دخالت کنند تکلیفشان است. دین اسلام یک دین سیاسی است، دینی است که همه چیزش سیاست است حتی عبادتش» (همان).
ث) وظیفهگرایی زن: امام خمینیw در زمینه اساسیترین عامل تربیت بشریت، مؤلفه وظیفه گرایی زن در انسانسازی را بیان مینمایند.
«شما خانمها شرف مادری دارید که در این شرف از مردها جلو هستید و مسئولیت تربیت بچه در دامن خودتان دارید مدرسهای که بچه دارد دامن مادر است مادر خوب و چه خوب تربیت میکند و خدای نخواسته اگر مادر منحرف باشد بچه از همان توی دامن مادر منحرف بیرون میآید و چون بچهها آن علاقهای که به مادر دارند به هیچکس ندارند و در دامن مادر که هستند تمام آرزوهایی که دارند خلاصه میشود در مادر و همه چیز را در مادر میبینند حرف مادر، خلق مادر، عمل مادر در بچهها اثر دارد لامحاله یک بچه در دامن مادر که اول کلاس است این دامن اگر یک دامن طاهر پاکیزۀ مهذب باشد. بچه از همین اول که دارد رشد میکند با آن اخلاق صحیح و با آن تهذیب نفس و با آن عمل خوب رشد میکند و بچه وقتی در دامن مادرش هست میبیند مادر اخلاق خوش دارد اعمال صحیح دارد گفتار خوش دارد این بچه از همانجا اعمالش و گفتارش به تقلید از مادر که از همۀ تقلیدها بالاتر است و به تزریق مادر که از همۀ تزریقها مؤثرتر است تربیت میشود» (همان).
در رابطه با مسئله تکلیف گرایی زنان در منظومه فکری رهبر بنیانگذار انقلاب اسلامی تاکنون مقاله یا کتاب منتشر نشده است البّته برخی از نویسندگان در ذیل بررسی اندیشه امام خمینیw به وظایف فردی -اجتماعی زنان اشاره نمودهاند.
طغرانگار (1389) در کتاب خود «حقوق سیاسی - اجتماعی زنان قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران»، به وضعیت زنان در دورههای مختلف میپردازد. او در بخش اول به جایگاه زنان در جوامع قبل از انقلاب صنعتی پرداخته و سپس به جنبشهای اجتماعی زنان در دنیا در قرن 18 اشاره کرده است. همچنین مؤلف در ادامة کتاب به گسترش همکاری بینالمللی در قرن 20 در مورد حقوق زنان و جایگاه آنان پرداخته است. ایشان در بخش دوم کتاب حقوق سیاسی - اجتماعی زنان قبل از انقلاب را بررسی نموده و سپس به تحلیل انقلاب سفید شاه در مورد حق رأی زنان پرداخته است. در بخش سوم کتاب، نویسنده به بیان حقوق سیاسی و اجتماعی زنان پس از پیروزی انقلاب اسلامی با روش تطبیقی پرداخته است. در تحقیق حاضر، نگاهی خاص و جامع به مسئله تکلیفگرایی زنان در اندیشه رهبر در نظام جمهوری اسلامی و به روش هرمنوتیک متن محور نشان داده میشود.
کریمینیا، جعفری، بنواری و انصاری مقدم (1400) در مقاله «بازکاوی تطبیقی جایگاه زن در اندیشه امام خمینی و مقام معظم رهبری» جایگاه و نقش زنان را بررسی کرده است ولی تکلیفگرایی زنان را در ذیل حق زن در نقش اجتماعی زن مطرح کرده است. زمینههای تجلی و جایگاه زن در اندیشه امام خمینی و مقام معظم رهبری را بررسی کرده و با روش مقایسهای رویکرد دو نظریه رهبران در مقولۀ مشارکت و حقوق اجتماعی و سیاسی زنان را به بررسی پرداختهاند. سپس، با رویکرد امام خمینی ره، بنیانگذار حکومت اسلامی در عصر معاصر، مورد تطبیق قرار داده و نتیجۀ تطبیق دیدگاهها در تحقق جایگاه زن و حقوق زنان ذیل حکومت اسلامی، دو رویکرد متضاد را نشان میدهد. اما در تحقیق حاضر، نگاهی خاص و جامع به مسئله تکلیفگرایی زنان در اندیشه رهبر در نظام جمهوری اسلامی و به روش هرمنوتیک متن محور نشان داده میشود.
هزاوهای و سلطانی بیرامی (1394) در مقاله «بررسی جایگاه اصل تکلیفگرایی در اندیشه سیاسی امام خمینی e» با روش توصیف – تحلیلی تکلیف گرایی را در اندیشه امامw را موردبررسی قرار داده است. ایشان تأثیرگذاری تکلیف گرایی در اندیشه فقهی- سیاسی ایشان بهعنوان یک متفّکر عالم و عامل، در مقاله خود توصیف نموده است و در قسمتی از تحقیق مسئله تکلیف زنان را در عرصه فردی، خانوادگی، سياسي، اجتماعي به مثابه يك امر شرعي بیان کرده است. تحقیق حاضر از حیث روش ـ هرمنوتیک متن محور ـ و همچنین ازآنجهت که نگاهی خاص و جامع به مسئله تکلیفگرایی زنان در ابعاد مختلف در اندیشه امام خمینیe دارد.
جمشیدی (1388) در کتاب «اندیشه سیاسی امام خمینیw» در ذیل گفتار حق و قانون به مسئله تکلیف پرداخته است ولی تکلیف گرایی زنان را مورد بررسی قرار نداده است. تحقیق حاض نگاهی خاص مسئله تکلیفگرایی زنان در اندیشه امام خمینیw دارد.
بررسی کتب و مقالات پژوهشی منتشر شده در اندیشه امامw بیانگر آن است که مسئله تکلیف به مثابه یک موضوع عام برای انسانها مطرح شده است و بهطور اختصاصی برای زنان، پژوهشی در بین نویسندگان پیگیری نشده است. تحقیق حاضر از حیث روش ـ هرمنوتیک متن محور ـ و همچنین ازآنجهت که نگاهی خاص و جامع به مسئله تکلیفگرایی زنان در ابعاد مختلف (اصول، قاعده، ارکان، انواع، نتیجه و بزرگترین تکلیف) در اندیشه امام خمینیw داشته باشد؛ اثری نو و بدیع به شمار میآید.
3- روششناسی
در پژوهشهاي كمي بر فرآيندهاي «استقرايي، تئوري ساز، ذهني و غير اثباتي» و در روشهاي كيفي بر فرآيند «استنتاجي، تئوري ساز، ذهني و غير اثباتي» تأکید ميشود (مكناب، 1394). بین پژوهشهاي كمي يا كيفي، اين پژوهش جزء كيفي به شمار ميآيد. شيوه گردآوري دادهها مبتني بر مطالعات اسنادي و بهصورت فیشبرداری از مجموع آثار برجایمانده از امامw بوده است. پژوهشگران از روشهاي متعددي نظير تئوري داده بنياد، تحليل گفتمان، مقايسه، هرمنوتيك ... در تحلیل دادههاي كيفي استفاده ميكنند (سيد امامي، 1391). لذا هرمنوتيك، روشي براي ادراك و فهم متون نوشتاري و معنايي متن است. در فرآيند روش هرمنوتيكي، محقق سعی میکند از جزء به كل و از كل به جزء به معناي حقيقي متن نزد مولّف دست یابد و انواع آن عبارت است از: هرمنوتيك انتقادي، هرمنوتيك روشي که شامل (مؤلف محور، متن محور و مفسر محور)، هرمنوتيك فلسفي، هرمنوتيك هنجاري و هرمنوتيك ترديدي (حريري، 1385).
نظر به اينكه موضوع اين پژوهش، در حوزه مطالعاتي انديشه سياسي-اجتماعی قرار دارد، لذا بهترين روش تحليلي براي فهم تكليفگرايي زنان در انديشه امام خمينيw «هرمنوتيك متنگرا» است. در این پژوهش با كاربست هرمنوتيك متن محور، تلاش شده با محور قرار دادن متون برجایمانده از ایشان (به مثابه متن) و ابعاد معنايي تكليفگرايي زنان در نيّت w (به مثابه مؤلف) مورد تحلیل قرار گیرد.
4- یافتهها
4-1- تکلیفگرایی و بنیانهای هفتگانه آن در اندیشه رهبر بنیانگذار انقلاب اسلامی
4-1-1- تکلیف زن و مرد، منشأ عمل آنان محسوب میشود
در منظر امام خمینیw منشأ یک عمل در تکلیفی است که زن یا مرد احساس میکنند. به تعبیر دیگر، ارزش عمل نه به فایده «فایدهگرایان» و نه به نتیجه عمل «پراگماتیستها»، بلکه به وظیفهای است که بر اساس نقش افراد مطرح میشود. «حضرت امیر تکلیف داشت به اینکه با او (معاویه) جنگ بکند، چه شکست بخورد، چه شکست بدهد» (امام خمینیw، 1395).
4-1-2- یکسانی تکلیف، برای زن و مرد مطرح است
بر اساس نگاه امام خمینیw امر تکلیف شامل زن و مرد جامعه در تمام سطوح میشود. ایشان در این رابطه میفرماید: «همه قشرها برای خودشان تکلیف فرض کنند، بگویند ما موظفیم» (امام خمینیw، 1387). از آنجا که زن و مرد، موجودی مختار هستند؛ ایجاب میکند که احساس تکلیف نمایند. «امروز تکلیف به همه طبقات متوجه است ... همه مکلف هستند به مقدار میسور» (همان).
4-1-3- محدوده تکلیف، برای مرد و زن در تفاوتهای طبیعی است
امامw با استناد به قرآن
«لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفسًا إِلّا وُسعَها» (بقره/286)، تکلیف را بر اساس توان طبیعی زن و مرد، متفاوت میداند. ایشان از این منظر نیز مینگرند: «اگر انسان وظیفهشناس باشد مترقی است، یک انسان عادل است» (همان).
4-1-4-نوع تکلیف، وجدانی، شرعی و عقلی است
در رابطه با انواع تکلیف در نگاه رهبر بنیانگذار انقلاب، سه نوع تکلیف مشاهده میشود: 1- تکلیف وجدانی،2- تکلیف شرع، 3-تکلیف عقلی. «همه تکلیف وجدانی داریم، تکلیف شرعی داریم، تکلیف عقلی داریم که با این جمعیت مظلومی که قیام کردند و میخواهند حق خودشان را بگیرند، ما هم با آنها همراهی میکنیم.» (امام خمینیw، 1387). ایشان معتقد است، تکلیف امری باطنی و عقلانی است و هیچکس نمیتواند برای انجام وظایف خود عذرتراشی کند. «امروز عذر نیست برای ما، هیچکدام ما عذر نداریم؛ لکن ما هم که اینجا هستیم، شما ... که در این بلاد هستید، بی تکلیف نیستید.» (همان).
4-1-5- تعیین تکلیف، در شرع شده است
در نگاه فقهی امامw وظایف فردی- اجتماعی مرد و زن در اسلام مشخص شده و افزون بر تأثیرات دنیوی، پاداش اخروی هم در پی دارد. ایشان با چنین نگاهی میفرماید: «تکلیف ما و وظیفه ما را قرآن تعیین میکند». ایشان تخلف از تکلیف را جایز نمیداند. «مسئله، تکلیف شرعی الهی است، کسی نمیتواند تخلف بکند» (همان).
4-1-6- انجام به تکلیف، پیروزی در پی دارد
رهبر بنیانگذار انقلاب اسلامی، انسان مکلف زن و مرد را تشویق به انجام تکلیف میکند و چه به نتیجه رسد یا به نتیجه نرسد، در هر دو صورت پیروز میداند. «ما مکلفیم، خدا به ما تکلیف کرده است، که با این مخالفین اسلام و مخالفین ملت اسلام معارضه کنیم، یا پیش میبریم یا نمیبریم. اگر پیش بردیم که الحمدالله هم به تکلیفمان عمل کردهایم و هم پیش بردیم و اگر هم مردیم و کشته شدیم به تکلیفمان عمل کردیم، ما چرا بترسیم؟ ما شکست نداریم. شکست برای ما نیست برای اینکه از دو حال خارج نیست یا پیش میبریم که پیروز هم شدیم، یا پیش نمیبریم که پیش خدا آبرومندیم. اولیای خدا هم شکست میخورند. حضرت امیر در جنگ معاویه شکست خورد. امام حسینD هم در جنگ با یزید شکست خورد و کشته شد، اما بهحسب واقع پیروز شدند. آنها شکست ظاهری و پیروزی واقعی بود. اگر ماها هم که برای خدا میخواهیم کار بکنیم، شکست هم بخوریم، تکلیف را عمل کردیم و بهحسب واقع هم پیروزی با ما خواهد شد.» (امام خمینیw، 1387).
4-1-7- ادای تکلیف، واجب بر هر مرد و زن است
از دیدگاه امام خمینیw، وجوب ادای تکلیف و استقامت در انجام آن منحصربهفرد یا گروه خاصی نیست. «انشاء الله که جمهوری اسلامی باقی است چه ما باشیم، چه اشخاص باشند چه نباشند. همینها بودند که شادی میکردند برای اینکه ... هفتاد ـ هشتاد نفر از دوستان ما را، از بزرگان را از بین بردند، شادی میکردند که جمهوری از بین رفت، تمام شد دیگر. دیدند که ابداً تمام نشد و مردم ریختند بدتر از اول، بالاتر از اول، ریختند در خیابانها و چه کردند... ملت ما، ارتش ما، سپاه ما و همه قوای مسلحه ما یک تکلیف ادا میکنند. این مثل این است که گفته بشود که اگر فلانی رفت و فلانی رفت، مردم نماز نمیخوانند. تکلیف است، به رفتن کسی مردم دست از نمازشان برنمیدارند، به رفتن کسی نمازشان را، حجشان را دست از آن برنمیدارند» (امام خمینیw، 1387).
4-2- ارکان تکلیفگرایی زنان بر اساس بنیانهای هفتگانه فکری رهبری بنیانگذار انقلاب اسلامی
امروزه، دیدگاههای مختلفی نسبت به وظیفهگرایی زنان در حوزه فردی – اجتماعی مطرح است. در بین نگاههای مختلف حداقلی به نقش زنان و متضاد که نسبت به تکلیفگرایی زن وجود دارد، دیدگاه امام خمینیw، نگاه گسترده و جامع بوده و حوزههای عبادی، اقتصاد، سیاسی و اجتماعی زنان را در بر میگیرد «ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان... در صحنههای فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند» (امام خمینیw، 1387).
4-2-1- تکلیفگرایی زنان در رکن خودسازی و عبادی
خودسازی فردی – جمعی افراد به مثابه یک تکلیف حیاتی مورد توجّه امامw قرارگرفته است. «اگر انسان دید معصیت خدا میشود باید جلویش را بگیرد. نگذارد معصیت خدا بشود. همه ما مکلفیم همانطور که مکلفیم که خودمان را حفظ کنیم و خارج کنیم از ظلمت به نور، مکلف هستیم که دیگران را هم همینطور دعوت کنیم» (امام خمینیw، 1387). امامw توّجه خاصی به خودسازی زنان داشتند، چراکه سرنوشت سازی نسل آینده و صلاح و فساد جامعه از خودسازی زنان سرچشمه میگیرد «زن هم باید از فساد اجتناب کند. زنها نباید ملعبۀ دست جوانهای هرزه بشوند. زنها نباید مقام خودشان را منحط کنند و خداینخواسته بَزَک کرده بیرون بیایند و در انظار مردم فاسد قرار بگیرند. زنها باید انسان باشند. زنها باید تقوا داشته باشند. زنها مقام کرامت دارند. زنها اختیار دارند؛ همان طوری که مردها اختیار دارند.» (همان).
در نگاه رهبر بنیانگذار انقلاب، حجاب زنان در حوزه فردی و اجتماعی باعث حفظ ارزشها است. «خداوند همه شما را توفیق بدهد، ما و شما را براى اسلام و براى خدمت اسلام موفق کند و دین و دنیاى شما را حفظ کند؛ و البته باید توجه داشته باشید که حجابى که اسلام قرار داده است، براى حفظ آن ارزشهای شماست. هر چه را که خدا دستور فرموده است- چه براى زن و چه براى مرد- براى این است که آن ارزشهای واقعى که اینها دارند و ممکن است بهواسطه وسوسههاى شیطانى یا دستهاى فاسد استعمار و عمال استعمار پایمال مىشدند اینها، این ارزشها زنده بشود؛ و خداوند به همه ما توفیق بدهد که خدمت کنیم به این ملت و اسلام» (همان).
4-2-2- تکلیفگرایی زنان در رکن اختیار سیاسی
در اندیشه سیاسی رهبر انقلاب، مشارکت با اختیار زنان در امور سیاسی از عنصر تکلیفگرایی است. امامw حضور با اختیار زنان در عرصههای سیاسی و انقلاب اسلامی در ایران را برگرفته از سیره اسلامی زنان در سراسر تاریخ میداند. «... بانوان از صدر اسلام ـ در صدر اسلام ـ با مردان در جنگها هم شرکت داشتهاند.» (همان). از رهگذر تکلیف گرایی زن است که امامw مسئله قیام و نهضت اسلامی را برای جامعه زنان تحلیل و هدایت میکنند. «من از تمام زنهای ایران، تمام بانوان ایران و از بانوان قم تشکر میکنم. خداوند از شما راضی باشد. امام عصر از شما دلخوش باشد. شما با بچههای کوچک خودتان در خیابانها آمدید و از اسلام پشتیبانی کردید... ما میبینیم و دیدیم که زنها، بانوان محترمات همدوش مردان بلکه جلو مردان در صفِ قتال ایستادند. بچههای خودشان را از دست دادند، جوانان خودشان را از دست دادند و شجاعانه مقاومت کردند» (همان).
البته امامw تکلیف سیاسی زنان را بعد از انقلاب در «نظام سازی» و «جامعه سازی» مشخص مینمایند.
«زنها اختیار دارند؛ همان طوری که مردها اختیار دارند.... زن باید در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد. زنها در جمهوری اسلام رأی باید بدهند. همان طوری که مردان حق رأی دارند زنها حق رأی دارند…. شما همانطوری که تاکنون در نهضتها دخالت داشتید و سهیم بودید در این نهضت سهیم بودید در این پیروزی، حالا هم باز باید سهیم باشید؛ و هر وقت اقتضا بکند نهضت کنید، قیام کنید. مملکت از خود شماست انشاءالله. دست اجانب کوتاه شد از مملکت، دست رشوهخواران و چپاولگران کوتاه شد، رفتند؛ مملکت از خود شماست. شما باید بسازید مملکت را. همۀ ملت ایران، همۀ ملت ایران ـ چه بانوان و چه مردان ـ باید این خرابهای که برای ما گذاشتهاند بسازند. با دست مردِ تنها درست نمیشود؛ مرد و زن باید با هم این خرابه را بسازند (همان).
بنابراین، امام خمینیw مشارکت فعال زنان شجاع در انقلاب اسلامی را اینچنین در صحنه بینالمللی معرفی میکند:
«زندانهای شاه از زنان شیردل و شجاع مملو است. در تظاهرات خیابانی زنان ما، بچههای خردسال خود را به سینه فشرده، بدون ترس از تانک و توپ و مسلسل، به میدان مبارزه آمدهاند. جلسات سیاسیای که زنان در شهرهای مختلف ایران، برپا میکنند کم نیست، آنان نقش بسیار ارزندهای را در مبارزات ما ایفا کردهاند. مادران شجاع فرزندان اسلام، خاطرۀ جانبازی و رشادت زنان قهرمان را در طول تاریخ زنده کردهاند. در چه تاریخی اینچنین زنانی را سراغ دارید و در چه کشوری؟» (امام خمینیw، 1387).
4-2-3- تکلیفگرایی زنان در رکن اشتغال و اقتصاد
از دیدگاه امام خمینیw، زن حق مالکیت و فعالیت اقتصادی خرد و کلان را دارد. «در نظام اسلامی، زن همان حقوقی را دارد که مرد دارد، حق تحصیل، حق کار، حق مالکیت، حق رأی دادن، حق رأی گرفتن. در تمام جهاتی که مرد حق دارد، زن هم حق دارد.» (امام خمینیw، 1395). ایشان، تکلیف اقتصادی را در اشتغال مردان وزنان ملت میداند و توسعه جامعه ایران را پیامد مجاهدات مالی زنان انقلابی بیان میکند. «زنان ایران، هم مجاهدات انسانی عظیم کردهاند و هم مجاهدات مالی. این طبقۀ محترم زنها که در جنوب تهران و در شهر قم و در سایر شهرها هستند، همین خانمهای محجبه، همینها که مظهر عفاف هستند، در نهضت پیشقدم بودند و در ایثار مال هم پیشقدم. ایثار کردند جواهرات و طلاهایی که دارند، برای مستضعفین، عمده در این امور آن قصد پاک است.» (همان). امام خمینیw در زمینه اختیار امور اقتصادی جامعه زنان میفرمایند: «تمام معاملاتشان به اختیار خودشان است و آزاد هستند، در اختیار شغل آزاد هستند.» (همان). البته زن در گستره شغلی باید از امنیت شغلی؛ امکانات لازم؛ ارزش و احترام بهرهمند باشد. «در وزارتخانههای اسلامی نباید زنهای لخت بیایند، زنها بروند اما باحجاب باشند مانعی ندارد بروند اما کار بکنند لکن باحجاب شرعی باشند، با حفظ جهات شرعی باشند» (همان).
4-2-4- تکلیفگرایی زنان در رکن خانواده و اجتماع
امام خمینیw با نگاهی فضیلتگرا، آینده مطلوب زنان را در تکلیف گرایی زنان به وظایفشان در جامعه دنبال میکند. «در خصوص زنان، اسلام هیچگاه مخالف آزادی آنان نبوده است، برعکس اسلام با مفهوم زن بهعنوان شیء مخالفت کرده است و شرافت و حیثیت او را به وی باز داده است. زن مساوی مرد است. زن مانند مرد آزاد است که سرنوشت و فعالیتهای خود را انتخاب کند.» (امام خمینیw، 1395). ایشان، رسیدن سعادت افراد را منوط در سایه فعالیت و حضور زنان در خانواده میدانند و میفرمایند: «دامن مادر بزرگترین مدرسهای است که بچه در آنجا تربیت میشود. آنچه بچه از مادر میشنود غیر از آن چیزی است که از معلم میشنود. بچه از مادر بهتر میشنود تا از معلم. در دامن مادر بهتر تربیت میشود تا در جوار پدر؛ تا در جوار معلم. [این ] یک وظیفۀ انسانی است، یک وظیفۀ الهی است، یک امر شریف است؛ انسان درست کردن است.» (همان).
ایشان، آسیبهای معنوی و اجتماعی ناشی از عدم تکلفگرایی مادران را بسیار خطرناک تبیین و تحلیل میکنند و همواره بر تکلیف شناسی مادران در تربیت فرزندان بهعنوان امری حیاتی در مسیر سعادت خانواده و اجتماع تأکید دارند.
«بچههایی که از دامن مادر جدا شدهاند و در پرورشگاهها رفتند اینها چون پیش اجنبی هستند و محبت مادر ندیدهاند، عقده پیدا میکنند. این عقدهها منشأ همۀ مفاسدی است، یا اکثر مفاسدی است، که در بشر حاصل میشود. این جنگهایی که پیدا میشود از عقدههایی است که در قلوب این خونخوارها هست. این دزدیها، این خیانتها، اینها اکثراً از عقدههایی است که در انسان هست. بچههای شما را اگر از شما جدا کردند، بهواسطۀ نداشتن محبت مادر، عقده پیدا میکنند؛ به فساد کشیده میشوند.» (امام خمینیw، 1387).
4-2-5- تکلیفگرایی زنان در رکن فراگیری علم و دانش در تمدن سازی نوین اسلامی
امروزه، گرایش به علم و دانایی توانسته حیات جامعه بشری را تحت شعاع قرار دهد. در این میان علماندوزی زنان در فضای فردی – اجتماعی چنان برجسته است که امام خمینیw بانوان را بهعنوان نمونه و احیاگران فکر و اندیشه ترسیم نموده است (همان).
امامw بهعنوان دانشمند و رهبر انقلاب اسلامی، زنان را سکوی پرواز جامعه و مظهر تحقق آمال بشر معرفی میکند. ایشان نقش عظیمی برای زنان عالم و دانشمند در اجتماع در نظر میگیرد (امام خمینیw، 1387). ایشان، اهمیّت نقش زنان دانشمند را در جامعه یادآوری کرده و حتی نقش زنان فعّال و دانشمند را از مردان بالاتر میدانستند، چراکه زن آگاه به امور جامعه، میتواند نسل فعال آینده را تربیت کند و این خود یعنی ساختن جامعۀ پیشرفتۀ اسلامی. «نقش زن در جامعه بالاتر از نقش مرد است، بر اینکه بانوان علاوه بر اینکه خودشان یک قشر فعال در همۀ ابعاد هستند. قشرهای فعال را در دامن خودشان تربیت میکنند. خدمات مادر به جامعه از خدمات معلم بالاتر است و این امری است که انبیاء میخواستند» (همان).
در دیدگاه علمی امامw، زنان باید همدوش افراد جامعه در تحصیل علم، عرفان، فلسفه و تمام شاخصهای علمی و حتی صنعت فعالیت کنند. ایشان تحصیل علم را مخصوص طبقۀ خاص نمیداند ولی ویژگیهایی برای اینگونه فعالیتها برای زنان برمیشمارد که در اسلام نیز به آن اشاره شده است و زنان را به علماندوزی سفارشکرده و آن را وسیله رسیدن به مقام انسانیت میدانستند. «توفیق شما بانوان و خواهران را میخواهم که هم در علم کوشا باشید و هم در تهذیب اخلاق همانطوری که علم تنها فایده ندارد و تهذیب تنها کورکورانه فایده ندارد. علم و تهذیب نفس است که انسان را به مقام انسانیت میرساند و از خدای تبارکوتعالی خواستارم که شما بانوان را موفق کند و سایر خواهران که در سطح ایران هستند همینطور برادران را موفق کند که این دو جناح را که جناح علم و عمل باشد، توأم با اخلاق اسلامی به پیش ببرد و اسلام در ایران پیاده بشود به آن طوری که خدای تبارکوتعالی میخواهد» (امام خمینیw، 1387؛ عارفی گوران و حاجیحسن، 1398).
در نهایت، امامw زمینهسازی تحصیل علم زنان را وظیفه حکومت اسلامی میدانست. «من امیدوارم که دستگاهها با شما کمک کنند و آن چیزى که احتیاج به آن دارید در هر امرى از امور و در فرهنگتان و در تعلیم و تعلمتان وسیله را براى شما بهطور شایسته فراهم کنند» (امام خمینیw، 1387).
4-3-پیامدهای تکلیفگرایی زنان در اندیشه رهبری بنیانگذار انقلاب اسلامی
پیامدهای تکلیفگرایی در مکتب اسلامی در دو سطح فردی و اجتماعی اثرگذار است. لذا امامw پيامد تكليف گرايي زنان را در بعد فردي، انسانسازی و در بعد جمعي، جامعهسازی بر اساس مكتب الوهيت محمدي9 مطرح مینماید.
4-3-1- بعد فردی
امام خمینیw معتقد هستند، اساسیترین پیامد تکلفگرایی فردی زنان در انسانسازی که شامل 1- خودسازی؛ 2- تربیت فرزندان است، ظهور پیدا میکند. نخست، هر زن بهعنوان یک انسان، با ایمان و اعتقاد راسخ در صادقت و اخلاص خود تلاش کند تا فرآیندِ عکسالعمل او بخشی از این مسیر سعادت را به نمایش بگذارد. ولی زنان که خودسازی را دنبال نکند هرگز آنها قادر به مسئولیتپذیر زندگی در آینده نمیشوند؛ بنابراین تا مادامی که زنان، روح خود را مهیای انسانسازی و خصال نیکو میکنند، هرگز انتظار انحراف از سوی فرزندان نمیرود. «این دامن اگر یک دامن طاهر پاکیزۀ مهذب باشد. بچه از همین اول که دارد رشد میکند با آن اخلاق صحیح و با آن تهذیب نفس و با آن عمل خوب رشد میکند و بچه وقتی در دامن مادرش هست میبیند مادر اخلاق خوش دارد اعمال صحیح دارد گفتار خوش دارد این بچه از همانجا اعمالش و گفتارش به تقلید از مادر که از همۀ تقلیدها بالاتر است» (امام خمینیw، 1393).
دوم، اینکه فرآیند پیامد تکلفگرایی فردی زنان در تربیت فرزندانی صالح شبیه تأثیر جهاد است و مستلزم دقت و بردباری فراوان است. اگر مادری با معیارهای الهی فرزندانش را تربیت کند و آنان را در مسیر سعادت هدایت کند، بنیانگذار نسلی است که فرزانگانِ جامعه را تشکیل خواهند داد و انسانهایی که مطیع امر الهی و معصومین هستند و آنها نیز کاروان بشریت را به همان مسیر هدایت میکنند. برعکس، اگر زنی به امر تربیت انسانسازی فرزندش بیتوجهی نشان دهد، مسئول نابودی بنای یک نسل کامل از بشریت خواهد بود؛ بنابراین، مسئله تربیت زنان و مادران بینهایت حیاتی و درخور تأمل و برنامهریزی است.
«شما مسئولید که در دامنهای خودتان اولاد متقی بار بیاورید تربیت کنید به جامعه تحویل دهید همه مسئول هستیم که اولاد را تربیت کنیم لیکن در دامن شما بهتر تربیت میشوند دامن مادر بهترین مکتبی است از برای اولاد. شغل تربیت فرزند از همۀ شغلها بالاتر است. فرزند خوب شما اگر به جامعه تحویل بدهید برای شما بهتر است از همۀ عالم. اگر یک انسان شما تربیت کنید برای شما بهقدری شرافت دارد که من نمیتوانم بیان کنم پس شما یک شغلتان این است که بچههای خوب تربیت کنید. دامن مادرها دامنی است که انسان از آن باید درست شود یعنی اول مرتبۀ تربیت، تربیت بچه است در دامن مادر و برای اینکه علاقۀ بچه به مادر بیشتر از همۀ علایق است و هیچ علاقهای بالاتر از علاقۀ مادری و فرزندی نیست بچهها از مادر بهتر مسائل را اخذ میکنند آنقدری که تحت تأثیر مادر هستند تحت تأثیر پدر، معلم و استاد نیستند» (همان).
4-3-2- بعد اجتماعی
در نگاه اجتماعی امام خمینیw برای اهداف و ارزشهای متعالی اجتماعی سختیها و جاننثاریهای گستردهای را افراد جامعه باید تحّمل کنند. ایشان در پایان وصیتنامه خود، بالاترین پیامد تکلیفگرایی را حفظ مکتب الوهیت و برپایی مکتب محمدی9 که هدف و تلاش تمام انبیا و اولیا است، میداند .«آنچه که شما ملت شریف و مجاهد برای آن بپا خاستید … والاترین و بالاترین و ارزشمندترین مقصدی است و مقصودی است که از صدر عالم در ازل و پسازاین جهان تا ابد عرضه شده است و خواهد شد و آن مکتب الوهیت به معنی وسیع آن دایرهی توحید با ابعاد رفیع آن است که اساس خلقت و غایت آن در پهناور وجود و در درجات و مراتب غیب و شهود است و آن در مکتب محمدی9 به تمام معنی و درجات و ابعاد متجلی شده و کوشش تمام انبیای عظامD و اولیای معظم برای تحقق آن بوده و راهیابی به کمال مطلق و جلال و جمال بینهایت جز با آن میسر نگردد» (امام خمینیw، 1387).
بر اساس مبانی فکری سیاسی امام خمینیw حفظ اسلام و جامعهسازی الهی در دنیای معاصر، همواره مسئولیت سنگین و تکلیف زن و مرد است. «لهذا امروز تکلیف ما بسیار سنگین است، تکلیف ما حفظ وجاهت اسلام است. تکلیف ما این است که با اعمال خودمان، با گفتار و رفتار خودمان اسلام را ترویج کنیم و وجاهتش را حفظ کنیم و اگر خداینخواسته یک انحرافی باشد باید جلوگیری کنید» (امام خمینیw، 1387). از مجموع دیدگاههای امامe چنین استنباط میشود که زنان، نقش اصلی در بنای جامعه اسلامی دارند، به تعبیر دیگر، جامعهسازی در پیامد تکلیفگرایی زنان در عرصه اجتماع همان ادامه انسانسازی بر اساس مکتب محمدی9است.» در نظام اسلامی زن به عنوان یک انسان میتواند مشارکت فعال با مردان در بنای جامعه اسلامی داشته باشد ولی نه بهصورت یک شعر نه او حق دارد خود را به چنین حدی تنزل دهد و نه مردان حق دارند که به او چنین بیندیشند اسلام با هر چیزی که انسان را پوچی و ازخودبیگانه شدن میکشاند مبارزه میکند. زنان از نظر اسلام نقش اساسی در بنای جامعه اسلامی دارند اسلام زن را تا حدی ارتقا میدهد که او بتواند مقام انسانی خود را در جامعه بازیابد و متناسب با چنین رشدی میتواند در ساختمان حکومت اسلامی مسئولیتهایی را به عهده بگیرد اگر خانمها خیال کنند که کنار بروند و مردها این کارها را انجام بدهند این خیال، خیال صحیحی نیست برای اینکه کارها اینقدر آشفته است گرفتاریها اینقدر زیاد است که هر شخصی در هر محلی است تکلیفی که دارد این است که آنجا را خوب بسازد خانمها حق دارند در سیاست دخالت کنند تکلیفشان است. دین اسلام یک دین سیاسی است، دینی است که همهچیزش سیاست است حتی عبادتش» (امام خمینیw، 1393).
5- بحث و نتیجهگیری
امروزه، دیدگاههای مختلفی نسبت به وظیفهگرایی زنان در حوزه فردی–اجتماعی مطرح است. نویسندگان اين مقاله را با هدف تبيين الگوی تكليف گرايي زن بهعنوان یک رکن مهم جامعه در انديشه امام خمينيw با بررسی نگرش متفکران، در پاسخ به این سؤال اصلی به نگارش آمده که: «ابعاد و پیامدهای تکلیفگرایی زنان در اندیشه رهبری بنیانگذار انقلاب اسلامی چیست؟» رهبری بنیانگذار انقلاب اسلامی نیز به تأسی از قرآن و امامان معصومD به معرفی زنان مکلف در جامعۀ اسلامی در جایگاه کرامت و شخصیت، تساوی حق و تکلیف زن با مرد، الگوی تکلیف گرایی زنان، سعادت و شقاوت جامعه در تکلیفگرایی اجتماعی زنان، وظیفه گرایی زن اساسیترین عامل تربیت بشر پرداخته است. ایشان با ترسیم تکلیف گرایی و بنیانهای هفتگانه بر محورهای زیر پرداختند:1- تکلیف زن و مرد، منشأ عمل آنان محسوب میشود؛2- امر تکلیف، یکسان و همگانی برای زن و مرد است؛ 3-محدوده تکلیف، برای مرد وزن در تفاوتهای طبیعی است؛4-ابعاد تکلیف، در حوزه وجدان و شرع و عقل؛5- امر شرعی تکلیف، تعیین شده است؛ 6-انجام به تکلیف، پیروزی عمل در پی دارد؛ 7-ادای تکلیف، واجب بر هر مرد وزن است. امامw توانستند تحولات عظیمی در جامعه زنان در عرصه فردی و اجتماعی به وجود آورد و مقام زنان را در تاریخ تمدن اسلامی توسعه دهد و او را از تاریکی جاهلیت به نورانیت انسان است تبدیل کند. لذا در پرتوی مکتب فکری امام خمینی e، زنانی در جامعه اسلامی پرورشیافته و توانستند با الگوگرایی از زنان برجسته همچون: حضرت فاطمهالزهراB، حضرت خدیجهB، حضرت زینبB، حضرت سکینهB، حضرت معصومهB به فعالیتهای گوناگون در ابعاد فردی و اجتماعی مشغول شوند.
ارکان تکلیفگرایی زنان در اندیشه رهبری بنیانگذار انقلاب در مقابل متفکرانی که نگاه حداقلی به احکام دینی زنان دارند؛ گسترده و جامع بوده و حوزههای عبادی، اقتصاد، سیاسی و اجتماعی آنان را در بر میگیرد. ارکان تکلیفگرایی زنان بر اساس بنیانهای هفتگانه دیدگاه امامw عبارتاند از: تکلیفگرایی زنان در رکن خودسازی و عبادی، تکلیفگرایی زنان در رکن اختیار سیاسی، تکلیفگرایی زنان در رکن اشتغال و اقتصاد، تکلیفگرایی زنان در رکن خانواده و اجتماعی، تکلیفگرایی زنان در رکن فراگیری علم و دانش در تمدن سازی نوین اسلامی که میتواند آینده جامعه آزاد و مطلوب زنان که سعادت افراد جامعه در آن ممکن باشد را فراهم سازد.
ایشان، در زمینه پیامدهای تکلیفگرایی در ابعاد فردی معتقد هستند که زنان اساسیترین عامل تربیت بشر هستند و مادر، بهترین مکتب است. لذا، تربیت فرزند خصوصاً فرزند خوب که زنان با تابش نور علماندوزی به جامعه تحویل بدهند و همچنین پایهگذاری رسمهای پسندیده و به ارث گذاشتن آن به فرزندان و نسل آینده، بهترین پیامد است. اما در ابعاد اجتماعی نیز زنان از یک سوی، در این مکتب انسانساز پرورشیافته و با فراگیری علوم نیازمند روز جامعه اسلامی خصوصاً احتیاجات جامعه زنان را برطرف کرده و از سوی دیگر، ازآنجاکه زنان سکوی پرواز جامعه هستند پیامدهای تکلیفگرایی زنان در عرصه اجتماع از نظر ایشان همان جامعه سازی بر اساس مکتب محمدی9 است.
6- منابع
1- قرآن کریم.
2- نهجالبلاغه.
3- احمدي طباطبايي، سيد محمدرضا(1387). اخلاق و سياست رويكردي اسلامي و تطبيقي. تهران: امام صادق A.
4- امام خمینی، روحالله(1387). وصیتنامه امام خمینیw. تهران: نشر فردوس.
5- امام خمینی، روحالله(1395). جایگاه زن در اندیشه امام خمینیw. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام.
6- توحیدفام، محمد؛ و عیسیوند، لیلا(1389). فمینیسم و دموکراسی در گذر تاریخ. مطالعات روابط بینالملل، 3(13)، 25-56.
7- جمشیدی، محمدحسین(1384). اندیشه سیاسی امام خمینیw. تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینیw.
8- جوادی آملی، عبدالله(1385). حق و تکلیف در اسلام. قم: نشر اسرا.
9- حاجیحسن، ملیحه(1396). مطالعهي نقش و ابعاد رهبری امام خمینیw در فرآیند انقلاب اسلامی. پایاننامه کارشناسی ارشد رشته جامعهشناسی انقلاب اسلامی، دانشگاه شاهد.
10- حريري، نجلا(1385). اصول و روشهاي پژوهش كيفي. تهران: دانشگاه آزاد اسلامي.
11- دباغ، سروش(1388). فضیلتگرایی در دیانت نتیجهگرایی در سیاست. روزنامه اعتماد، 27/01/1388.
12- سيد امامي، کاووس(1391). پژوهش در علوم سياسي (رويكردهاي اثباتگرا، تفسيري، و انتقادي. تهران: دانشگاه امام صادقA و پژوهشكده مطالعات فرهنگي و اجتماعي وزارت علوم.
13- طغرینگار، حسن(1389). حقوق سیاسی - اجتماعی زنان قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران. تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
14- عارفیگوران، اسماعیل؛ و حاجیحسن، ملیحه(1398). چرایی علماندوزی زنان مسلمان در عصر تمدن نوین اسلامی. هشتمین همایش الگوی اسلامی ایران پیشرفت، 2008-2026.
15- قزوینی، سید محمدکاظم(1389). زینب کبری Bاز ولادت تا شهادت. ترجمه کاظم حاتمی طبری. قم: انتشارات همگرا.
16- کانت، ایمانوئل(1378). فلسفه اخلاق کانت. ترجمه منوچهر صانعی دره بیدی. تهران: انتشارات نقش و نگار.
17- کریمینیا، محمدمهدی؛ جعفری، اکرم؛ بنواری، نسترن؛ و انصاری مقدم، مجتبی(1400). بازکاوی تطبیقی جایگاه زن در اندیشه امام خمینی و مقام معظم رهبری. پیشرفتهای نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش، 4(36)، 172-187.
18- لاهیجی، حکیم فیاض(1372). گوهر مراد. تهران: وزارت ارشاد.
19- مجلسی، محمدباقر(1373). بحارالانوار. تهران: مکتبه الاسلامیه.
20- محمودي، سيد علي(1383). فلسفه سياسي كانت. تهران: نگاه معاصر.
21- مكناب، ديويد اي(1394). روش تحقيق در علوم سياسي (رويكرد كيفي و كمي). ترجمه معاون پژوهش و تولید علم. تهران: دانشكده اطلاعات.
22- میرمؤمنی، زهرا سادات(1394). نقد جنبش فمینیسم و پیامدهای آن. پژوهشنامه نوین فقهی حقوقی زنان و خانواده، 2، 140-157.
23- نادری، مهدی؛ و حاجیحسن، ملیحه(1395). ابعاد نظری و عملی تکلیفگرایی در اندیشه سیاسی امام خمینی. فصلنامه رهیافت انقلاب اسلامی، 10(37)، 95-116.
24- هزاوهای، سید مرتضی؛ و سلطانی بیرامی، سکینه(1394). بررسی جایگاه اصل تکلیفگرای در اندیشه سیاسی امام خمینیw. فصلنامه انقلاب اسلامی، 12(42)، 81-98.
25- امام خمینی، روحالله(1393). جایگاه زن در اندیشه امام خمینی. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام.
26- پولادی، کمال(1383). تاریخ اندیشه سیاسی در غرب ازماکیاولی تامارکس. تهران: مرکز.
27- جوادی آملی، عبدالله(1398). زن در آیینه جلال و جمال. تهران: نشر فرهنگی رجاء.
28- مجلسی، محمدباقر(1373). بحارالانوار. تهران: مکتبه الاسلامیه.
Investigating the Dimensions and Consequences of Women's Duty Orientation in the Leadership Thought of the Founder of the Islamic Revolution
Maleeha Hajihasan1, Mehdi Naderi2*
1. Doctoral student of political studies of the Islamic Revolution at Shahid University, Tehran, Iran.
Malihehajihasn@gmail.com
2. Professor of Political Science Department of Shahid University, Tehrab, Iran. (Corresponding Author)
mahdinaderi35@gmail.com
Abstract
The synthesis of human "rights" and "duties" constitutes one of the most fundamental issues of human intellectual traditions, each striving to provide a coherent response through the establishment of a knowledgeable system. Within the intellectual framework of Imam Khomeini (RA) as the leader of the revolution, the concept of duty orientation forms the basis of pragmatism action, where societal happiness and prosperity hinge upon fulfilling one's duties. Specifically addressing the issue of women's duty orientation, he highlighted its various dimensions and implications. Given the pivotal role and identity of women in the ideology of the Islamic Revolution's founder, their duty orientation radiates prominently within their intellectual endeavors, portraying them as catalysts for the revival of thought and ideology. In Imam's task-oriented perspective removing women, who are creators of humanity, from human societies and nations, would lead to societal decline and failure. Therefore, understanding the dimensions and consequences of women's duty orientation in leadership thought is crucial for achieving societal happiness within the Islamic Revolution. This article aims to elucidate these dimensions and consequences in the framework of Imam Khomeini's leadership thought using a hermeneutic text-centered approach. The research seeks to answer the question: "What are the dimensions and consequences of women's duty orientation in the leadership thought of the founder of the Islamic Revolution?" The findings of the research indicate that women's commitment is anchored in the Imam's sevenfold thought: "Duty as the origin of action", "Duty is a universal matter", "The scope of duty and human capability", "The internal and rational aspects of duty", " The legitimacy of Islamic duty "Achieving absolute victory through fulfilling duty," and "The obligatory nature of duty". Therefore, the dimensions of women's responsibilities in the leadership thought of the revolution encompass religious, familial, economic, political, and scientific domains. Furthermore, the consequences of women's responsibilities in individual empowerment and societal cohesion, are grounded in the sacred teachings of Muhammad.
Keywords: Leadership of the Islamic Revolution's founder, women's Duty Orientation, Dimensions of Women's Duty, knowledge system of women.