بررسی رابطه بین ناگویی هیجانی، هیجان¬طلبی جنسی در زنان آسیب¬دیده از خیانت زناشویی در شهر بجنورد در سال 1399
محورهای موضوعی : سایر موضوعات مرتبطسید مجتبی عقیلی 1 * , پرستو یزدانی 2
1 - استادیار گروه روانشناسی دانشگاه پیام نور
2 - سایر
کلید واژه: ناگویی هیجانی, هیجان¬طلبی جنسی, خیانت.,
چکیده مقاله :
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین ناگویی هیجانی، هیجان طلبی جنسی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی در شهر بجنورد در سال 1399 می باشد. این پژوهش از نظر هدف جزء پژوهش های کاربردی و از نظر شیوه اجرا جزو تحقیقات توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی به تعداد 180 نفر بودند. که طبق فرمول مورگان تعداد 118 نفر به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده پرسش نامه ناگویی هیجانی تورنتو (1994)، و جهت اندازه گیری هیجان طلبی جنسی در زنان از پرسش نامه محقق ساخته استفاده گردید. جهت تجزیه وتحلیل آماری از آنالیز واریانس، رگرسیون گام به گام چند متغیره استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین ناگویی هیجانی، هیجان طلبی جنسی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی رابطه معناداری وجود دارد. یافته های این پژوهش می تواند توجه متولیان نظام آموزشی خانواده را در راستای تهیه برنامه های آموزشی مناسب جهت حل تعارضات زناشویی و آموزش مهارت های زندگی معطوف می سازد.
This study aimed to investigate the relationship between emotional malaise and sexual arousal in women affected by marital infidelity in Bojnourd in 1399. This research is part of applied research in terms of purpose and descriptive survey research in terms of implementation method. The statistical population of this study included 180 women affected by marital infidelity. According to Morgan's formula, 118 people were selected by stratified random sampling. The data collection tool was Toronto Emotional Dysfunction Questionnaire (1994), and a researcher-made questionnaire was used to measure sexual arousal in women. Multivariate stepwise regression analysis was used for statistical analysis. The results showed that there is a significant relationship between emotional malaise and sexual arousal in women affected by marital infidelity. The findings of this study can draw the attention of those in charge of the family education system to prepare appropriate educational programs to resolve marital conflicts and teach life skills.
1- بگیان کوله مرز، م.، کرمی، ج.، مؤمنی، خ.، و الهی، ع. (1395). مقایسه اثربخشی سیستم رواندرمانی تحلیل شناختی - رفتاری (CBASP) و یکپارچهسازی رفتاردرمانی دیالکتیکی با درمان شناختی مبتنی بر ذهن شفقت ورز بر کاهش درد ذهنی و دشواریهای تنظیم هیجانی افراد اقدامکننده به خودکشی. مطالعات روان¬شناسی بالینی، 9(34)، 35-63.
2- بشارت، م. (1387). نارسایی هیجانی و سبک¬های دفاعی. مجله علمی پژوهشی اصول بهداشت روانی، 10(3)، 190-181.
3- دهقانی، س.، ایزدی¬خواه، ز.، محمد تقی نسب، م.، و رضایی، ا. (1395). تحلیل مسیر طرحوارههای ناسازگار اولیه، راهبردهای مقابله با استرس و کیفیت زندگی روانی. تحقیقات علوم رفتاری. ۱۲(۱) :۱-۸.
4- زمینه¬ی روانشناسی هیلگارد (1385). ترجمه براهنی، م.، بیرشک، ب.، بیک، م.، زمانی، ر.، شهرآرایی، م.، کریمی، ی.، گاهان، ن.، محي¬الدين، م.، شاملو، س.، و هاشمیان، ک. تهران: انتشارات رشد.
5- عاشوری، م.، و قاسم زاده، س. (1397). اثربخشی آموزش ایمن¬سازي روانی بر ناگویی هیجانی، خودتعیین¬گري و جهت-گیري زندگی نوجوانان با آسیب شنوایی، مطالعات روانشناختی، 14(2)، 7-24.
6- علی¬پور، ف.، سعیدپور، ص.، و حسنی، ج. (1394). بررسي هيجان¬خواهي در افراد مبتلا به اعتياد جنسي، اعتياد به محرك-ها، اعتياد به مواد افيوني و افراد بهنجار. مجله دانشگاه علوم پزشكي مازندران، 25(125)، 135-138.
7- قوچانی، ک.، و؛ عرب، س. (1398). اثربخشی گروه درمانی متمرکز بر شفقت بر احساس تنهایی و نشخوار فکری زنان با سندرم پیش از قاعدگی. نشریه علمی رویش روانشناسی، 8(9)، 167-178.
8- مکوندی، ب.، شهنی ییلاق، م.، و نجاریان، ب. (1390). مقایسه الکسی تایمیا و هوش هیجانی بین دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی اهواز. یافته¬های نو در روانشناسی، 6(18)، 47-57.
9- Charny, I. W., & Parnass, S. (1995). The impact of extramarital relationships on the continuation of marriages. Journal of Sex & Marital Therapy, 21(2), 100-115..
10- Darjazini, S., & Moradkhani, M. (2017). The relationship between marital satisfaction and alexithymia. Journal of Ecophysiology and Occupational Health, 17(3-4), 124-135.
11- David, A.S. (2003). The self monitoring in neuroscience and psychiatry. Cambridge, UK: Cambridge university press.
12- Dunlop, S. M., & Romer, D. (2010). Adolescent and young adult crash risk: Sensation seeking, substance use propensity and substance use behaviors. Journal of Adolescent Health, 46(1), 90-92..
13- Lalasz CB, Weigel DJ.(2011). Understanding the relationship between gender and extradyadic relations: the mediating role of sensation seeking on intentions to engage in sexual infidelity. Personality and Individual Differences;50(7):1079-83.
14- Mancinelli, E., Salcuni, S., Muratti, A., Grillo, A., Alessi, C., Guglielmino, A., & Finos, L. (2021). P–487 Couples undergoing first level assisted reproductive techniques: An Actor-Partner interdependence model of dyadic adjustment, psychological symptoms, alexithymia and romantic attachment on body-image avoidance. Human Reproduction, 36(Supplement_1), deab130-486.
15- Mark, K. P., Janssen, E., & Milhausen, R. R. (2011). Infidelity in heterosexual couples: Demographic, interpersonal, and personality-related predictors of extradyadic sex. Archives of sexual behavior, 40(5), 971-982.
16- Williams, L., Curren, C., & Bruce, G. (2011). Are alexithymia and Type D personality distinct or overlapping constructs? A confirmatory factor analysis of the Toronto alexithymia and Type D scales. Personality and individual differences, 51(5), 683-686.
17- Rachman S.(2010). Betrayal: a psychological analysis. Behaviour Research and Therapy.;48(4):304- 11.
18- Shackelford, T. K., & Buss, D. M. (2000). Marital satisfaction and spousal cost-infliction. Personality and Individual Differences, 28, 17-928.
مجله علمی پژوهشهای میانرشتهای زنان دوره دوم، شماره 2، تابستان 1399 صفحات 62-55 |
Woman Interdisciplinary Researches Journal Vol. 2, No. 2, Summer 2020 Pages 55-62 |
بررسی رابطه بین ناگویی هیجانی، هیجانطلبی جنسی در زنان آسیبدیده از خیانت زناشویی در شهر بجنورد در سال 1399
سید مجتبی عقیلی*1، پرستو یزدانی2
1- استادیار گروه روانشناسی دانشگاه پیام نور(نویسنده مسئول)
Dr_aghili1398@yahoo.com
2- کارشناس ارشد روانشناسی
تاريخ دريافت: [5/1/1400] تاريخ پذيرش: [5/6/1400]
چکیده
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین ناگویی هیجانی، هیجانطلبی جنسی در زنان آسیبدیده از خیانت زناشویی در شهر بجنورد در سال 1399 میباشد. این پژوهش از نظر هدف جزء پژوهشهای کاربردی و از نظر شیوه اجرا جزو تحقیقات توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل زنان آسیبدیده از خیانت زناشویی به تعداد 180 نفر بودند. که طبق فرمول مورگان تعداد 118 نفر به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو (1994)، و جهت اندازهگیری هیجانطلبی جنسی در زنان از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. جهت تجزیه وتحلیل آماری از آنالیز واریانس، رگرسیون گام به گام چند متغیره استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین ناگویی هیجانی، هیجانطلبی جنسی در زنان آسیبدیده از خیانت زناشویی رابطه معناداری وجود دارد. یافتههای این پژوهش می تواند توجه متولیان نظام آموزشی خانواده را در راستای تهیه برنامههای آموزشی مناسب جهت حل تعارضات زناشویی و آموزش مهارتهای زندگی معطوف میسازد.
واژگان کلیدی: ناگویی هیجانی، هیجانطلبی جنسی، خیانت.
1- مقدمه
ازدواج بهعنوان مهمترین رفتار اجتماعی برای دستیابی به نیازهای عاطفی و کسب امنیت همواره مورد توجه همه روان شناسان، مشاوران و سایر متخصصان بهداشت روان قرار داشته است (دهقانی، ایزدیخواه، محمدتقینسب و رضایی، 1395). خانواده را مؤسسه یا نهاد اجتماعی معرفی کردهاند که ناشی از پیوند زناشویی زن و مرد است. ازجمله مظاهر زندگی اجتماعی انسان، وجود تعامل سالم و سازنده میان انسانها، عشق ورزیدن به همنوع و ابراز صمیمیت و همدلی به یکدیگر است. همچنین خانواده محل ارضای نیازهای جسمانی، عقلانی و عاطفی است. رضایت یک فرد از زندگی زناشویی به منزله رضایت یک فرد از خانواده محسوب میشود و رضایت از خانواده نیز به مفهوم رضایت از زندگی است که بر رشد و تعالی خانواده مؤثر است (بگیان کوله مرز، کرمی، مؤمنی، و الهی، 1395).
خیانت زناشویی ازجمله عواملی است کـه سلامت خانواده را با چالش مواجه کـرده و مهمتـرین عامل تهدید کننـده عملکـرد، ثبـات و تـداوم روابـط زناشــویی اســت (Mark, Janssen, & Milhausen, 2011). خیانت، احساس مورد آسیب واقع شدن بوسیلهي رفتار عمدي یا سهوي یک شخص مورد اعتماد اسـت (Rachman, 2010). بررسی گروههایی در ایـالات متحده معلوم کرد که افراد داراي هیجان خواهی بـالا احتمالا به فعالیتهاي جنسی بیشتري اقدام مـیکننـد. لذا احتمال اینکه این افراد خیانـت کننـد بیشـتر اسـت (Lalasz & Weigel, 2011).
گزارش زوج درمانگران نشان میدهد که هیجانطلبی جنسی بهعنوان یکی از مهمترین عوامل تهدیدکننده عملکرد، ثبات و تداوم روابط زناشویی (مارک و همکاران، 2011) و از دشوارترین موارد برای درمان بهشمار میآید که منجر به مواردی نظیر احساس تردید، افسردگی، عذاب وجدان، ضرب و شتم (Shackelford, & Buss, 2000)خواهد شد. و در زنان زخم خورده، نشانههایی شبیه اختلال پس از ضربه، افسردگی، خشم، کاهش اعتماد به نفس از دست دادن هویت و احساس بیارزشی بهوجود میآورد (Charny, & Parnass, 1995). پس از افزایش رو به رشد این آسیب نظریههای مختلفی تلاش کردند تبیین روشنی از علل گرایش افراد به خصوص مردان به سمت هیجانطلبی جنسی را ارائه دهند.
هیجانخواهی حالتی است که ویژگی آن نیاز به هیجان و تجربههای متنوع، جدید و پیچیده و میل اقدام به خطرهای جسمانی و بدنی به خاطر خود این تجربههاست. فرد زیاد هیجانخواه، تحریک بیرونی دائمی مغز را ترجیح میدهد، از کارهای عادی خسته میشود و مرتباً در جستجوی راههای برای افزایش انگیختگی از طریق تجربههای هیجانانگیز است. فرد کم هیجانخواه، هجوم مداوم تحریک مغزی کمتری را ترجیح میدهد و کارهای عادی را نسبتاً خوب تحمل میکند (هیلگارد، 1398). در مبحث اعتياد جنسي، هيجان و تنظيم هيجان بهعنوان عوامل سببشناسي مطرح و عنوان شده است كه اعتياد جنسي مكانيزمي براي تنظيم خلق ميباشد. در پژوهشهاي متفاوتي به نقش هيجان خواهي در اعتياد جنسي اشاره شده است. هيجانخواهي پيش بين مناسبي براي رفتارهاي جنسي، همجنسخواهي و دگرجنس خواهي و فراواني روابط و علائق جنسي ميباشد (علیپور، سعیدپور و حسنی، 1394).
یکی از وظایف جوامع وتحقیقاتی که در حوزه خانواده صورت میگیرد، شناسایی متغییرهای تأثیرگذار و تأثیرپذیر در روند تداوم مثبت روابط زوجین است. ازجمله عواملی که فرض میشود کیفیت زناشویی را تحت تأثیر قرار میدهد، ناگویی هیجانی است. اصطلاح، ناگویی هیجانی یا کرختی عاطفی (آلکسی تایمیا1)توسط سيفنوس در سال 1973 ابداع شد و از ريشه يونانى مشتق مىشود و نشاندهنده ناتوانى در بيان هيجانات است چهار مشخصه اصلى اين پديده شامل، وجود مشكل در شناخت و شرح احساسات، وجود مشكل در تفاوت قائل شدن بين مراحل هيجان و احساس هاى جسمانى، فعاليتهاى تخيلى محدود مثل كمبود خيالبافى و رؤيا و يك روششناختى با جهتگيرى بيرونى است (مکوندی، شهنی ییلاق و نجاریان، 1390). چنين به نظر ميرسد برقراری روابط صميمي و دوستانه با همسر، مستلزم ایجاد روابط نزدیک، درک، شناخت احساسات و عواطف، نيازها و هيجانهای وی ميباشد، ولي افراد با ناگویي خُلقي بهدليل ناتواني در شناسایي و شناخت احساسات دیگران، همچنين ناتواني در بيان و توصيف احساسات خود قادر نخواهند بود تا به صميميت و نزدیکي كه مستلزم رسيدن به سطح مناسبي از رضایت زناشویي است دست یابند چون همواره در بيان هيجانها، احساسات و خواستههای دروني خود با مشکل مواجه هستند و همين عدم بيان خواستهها و احساسات دروني مانع از آن خواهد شد كه همسران بتوانند به هم نزدیک شده و از مسائل هم مطلع گشته و درصدد رفع آن برآیند. هنگامي كه افراد از نظر هيجاني توانمند باشند ميتوانند در هنگام رویارویي با چالشهای زندگي، سطح سلامت و شادكامي زندگي خود را بهبود بخشند. همچنين بيان نکردن احساسات ممکن است زندگي زوجين را كسلكننده كند و این امر به فاصله و شکاف عاطفي بين آنها منجر ميشود كه پيامد آن سطح پایين رضایتمندی زناشویي خواهد بود (درجازینی و مرادخانی، 2017). طبق پژوهش ویلیامز، کارن و بروس2 (2011)، زنان توانایی بالایی در مهارتهای هیجانی دارند و زوجهای شاد و خوشبخت نسبت به زوجهای ناسازگار، هم در اظهار و ابراز هیجانها و هم در استنباط، تشخیص و دریافت هیجانها، صمیمت جنسی بهتری از خود نشان میدهند.
همچنین مطالعات متعددی تاکنون به موضوعات راجع به مسائل و مشکلات جنسی پرداختهاند. اما در ارتباط با ناگویی هیجانی و هیجانطلبی جنسی و بهویژه این که به بررسی رابطه بین ناگویی هیجانی، هیجانطلبی جنسی در زنان آسیبدیده از خیانت زناشویی در کشور تاکنون مورد توجه محققان نبوده است و لذا دارای اهمیت موضوعی برای محققین آتی و تمامی استفادهکنندگان از نتایج حاصل از این پژوهش میباشد.
2- روششناسی
پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و ازنظر ماهیت و روش اجرا توصیفی- پیمایشی است.
2-1- جامعه آماري و روش نمونهگیری
جامعه موردنظر اين تحقيق شامل کلیه زنان آسیب¬دیده از خیانت زناشویی میباشند. باتوجه به جامعه مورد مطالعه پژوهشگر در این تحقیق نمونهگیری تصادفی در دسترس استفاده شده است.از میان جامعه آماری که برابر با 180 نفر بودند طبق فرمول مورگان تعداد 118 نفر به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب خواهند شد. که 32 نفر در گروه از زنان مطلقه و 86 نفر در گروه زنان متاهل قرار میگیرند.
2-2- ابزار
پرسشنامه ناگویی هیجانی: پرسشنامه ناگویی هیجانی20 سوالی توسط تورنتو (1994)، ارائه شده و داراي 3 مقیاس فرعی است که مقیاسهاي مذکور عبارتند از:
1-مقیاس دشواری در شناسایی احساسات: شامل سئوالات 14 و 1,3,6,7,9,13 است.
2-مقیاس دشواری در توصیف احساسات: شامل سئوالات 17و 2,4,11,12 است.
3- مقیاس تفکر عینی: شامل سئوالات 20و5,8,10,15,16,18,19.
پايايي بازآزمايي مقياس ناگویی هیجانی بر حسب نتايج دو بار اجراي آزمون و همساني دروني مقياس بر حسب ضريب آلفاي كرونباخ محاسبه شد و مورد تاييد قرار گرفت. ضرايب آلفاي 86/0 محاسبه شد. ضرايب پايايي بازآزمايي نيز 91/0 بهدست آمد. همه ضرايب در سطح 0.001< p معنادار بودند. روايي همزمان مقياس سلامت رواني بر حسب ضرايب همبستگي زير مقياسهاي اين ابزار با نمره كلي پرسشنامه ناگویی هیجانی بررسي شد. اين ضرايب براي دشواری در شناسایی احساسات 87/0 و براي دشواری در توصیف احساسات 88/0 محاسبه و براي تفکر عینی 84/0 محاسبه و در سطح 0.001< p تأييد شد. که توسط اساتید راهنما در سال 1388 هنجاریابی شده است. (بشارت، 1387).
پرسشنامه هیجانطلبی جنسی (زنان): در این مسیر پرسشنامه نرم شدهای برای استفاده در جامعه ما وجود نداشت و تنها پرسشنامه موجود و نرم شده در این خصوص مربوط به پرسشنامه ارائه شده توسط دکتر عارف نظری و برای آقایان وجود داشت. لذا با اقتباس از آن و ایجاد تغییراتی در نحوه، ساختار و تعداد سئوالات این پرسشنامه، پرسشنامه جدیدی برای استفاده در جامعه زنان تولید کردیم. سپس بر اساس یک نمونه مقدماتی 60 نفره از این افراد پایایی این پرسشنامه 45 سئوالی با استفاده از روش تحلیل اکتشافی مورد بررسی قرار گرفته شد. در ابتدا معیار آلفای کرونباخ بدست آمده 81% و معیار همگنی سئوالات در تحلیل اکتشافی (KMO) برابر با 0/71 بدست آمد. سپس با حذف سئوالات کم اثر که شامل سئوالات 32و17,18,21 بوده است آلفای کرونباخ به 0/85 و معیار KMO به 0/823 افزایش یافت. از سوی دیگر با ارائه پرسشنامه به متخصصین روایی آن نیز با ضریب 0/79 مورد تایید قرار گرفت. شیوه نمرهگذاری این پرسشنامه مطابق با شیوه نمرهگذاری پرسشنامه هیجانطلبی جنسی در آقایان است. بدین صورت که تنوع طلبی در رفتار جنسی سؤالهای، 1،2،4،5،7،9،13،14،16،17،18،19،20،22،24،25،27،28،29،30،31،34،37،38،40،44 برای جهتگیری اخلاقی 6، 10، 15،21، 26،36،41،42، 43،45 برای صمیمیت جویی 3،8،11،12،22،33،32، 35،39 استفاده شده است.
3- یافتهها
جدول1. شاخص آماری متغیر ناگویی هیجانی در گروههای مختلف تأهل
متغیر | وضعیت تأهل |
| |||||
کمترین | بیشترین | میانگین | انحراف معیار | بازه اطمینان | |||
ناگویی هیجانی | مطلقه | 30 | 82 | 28/56 | 11/62 | 28/56 11/62 | |
متاهل | 28 | 88 | 59/22 | 12/29 | 22/59 29/12 |
متغیر | وضعیت تأهل |
| |||||
کمترین | بیشترین | میانگین | انحراف معیار | بازه اطمینان | |||
هیجانطلبی جنسی | مطلقه | 92 | 150 | 67/126 | 86/14 |
| |
متاهل | 78 | 159 | 01/130 | 90/14 |
|
مؤلفهها | ضرایب استاندارد نشده | ضرایب استاندارد شده | آماره T | سطح معنیداری |
عدد ثابت | 923/59 |
| 256/4 | 000/0 |
ناگویی هیجانی (مطلقه) | 236/0 | 341/0 | 146/2 | 040/0 |
هیجانطلبی جنسی (مطلقه) | 201/0- | 371/0- | 334/2- | 027/0 |
عدد ثابت | 341/26 |
| 599/2 | 011/0 |
ناگویی هیجانی (متأهل) | 571/0 | 605/0 | 009/7 | 000/0 |
هیجانطلبی جنسی (متأهل) | 075/0- | 107/0- | 240/1- | 218/0 |
باتوجه به جدول فوق، در گروه زنان متأهل تنها متغیر ناگویی هیجانی (بدلیل آنکه سطح معنیداری آن کمتر از 05/0 (P<0.5) میباشد در مدل باقی میماند و متغیر هیجانطلبی جنسی تفاوت معناداری ندارد. اما در گروه زنان مطلقه هر دو متغیر در مدل باقی میمانند. البته باتوجه به مثبت بودن ضریب متغیر ناگویی هیجانی در گروه زنان متأهل این اثر افزایشی خواهد بود. در گروه زنان مطلقه، باتوجه به علامت ضرایب برآورد شده، اثر متغیر ناگویی هیجانی افزایشی و اثر متغیر هیجانطلبی جنسی کاهشی است.
4- بحث و نتیجهگیری
نتایج نشان داد بین بین ناگویی هیجانی و هیجانطلبی جنسی در زنان آسیبدیده از خیانت زناشویی رابطه معناداری وجود دارد. نتیجه آزمون فوق با آزمون تحقیقات عاشوری و قاسمزاده (1397)؛ قوچانی و عرب (1398)، علیپور و همکاران (1394)، دیوید3(2003) دونالپ و رامر4(2010)؛ مانسینلی، سالکانی، موراتی، گریلو، آلسی، گوگلیلمینو و همکاران5 (2021)؛ هماهنگ و همسو میباشد.
در تبیین این یافته میتوان چنین استدلال کرد که ناگویی هیجانی معادل دشواري در خودتنظیمگري هیجانی یا ناتوانی در پردازش شناختی اطلاعات هیجانی و تنظیم هیجانها است . وقتی اطلاعات هیجانی نتوانند در فرایند پردازش شناختی، ادراك و ارزشیابی شوند، فرد از نظر عاطفی و شناختی دچار آشفتگی و درماندگی میشود. این ناتوانی، سازمان عواطف و شناختهاي فرد را مختل میسازد. این اختلال در سطح تعاملهاي اجتماعی، مشکلات بین شخصی را بر فرد تحمیل میکند. تنظیم و مدیریت هیجانها نیز به منزلۀ عملی سازي هیجانها (فرایند گذار از پردازش به عمل) در دو سطح رفتارهاي شخصی و بین شخصی، دچار اختلال میشود. این اختلال نیز بخشی از مشکلات هیجانطلبی جنسی را تبیین میکند. بر اساس این دو تبیین، هیجانطلبی جنسی ممکن است مستقیماً تحت تأثیر اختلال در پردازش شناختی اطلاعات هیجانی و تنظیم هیجانها بهوجود آیند، یا از طریق اختلال در سلامت روانی فرد ایجاد شوند. افراد با ناگویی هیجانی سطوح کمتری از همدلی را که لازمه رابطه صمیمانه و هیجانطلبی جنسی است، از خود نشان میدهند و بر اساس دیدگاه روابط موضوعی این افراد با فقدان عاطفه لیبیدویی توصیف میشوند. آنها نسبت به دیگران مهم، علاقه من و هیجانی نشان نمیدهند و سبک ارتباطی سرد و اجتنابی دارند و این عوامل باعث کاهش صمیمیت جنسی با همسر میشود. از سویی زوجینی که دارای تعارضات حل نشده هستند و احساسات خود را بروز نمیدهند و بهعبارتی دچار ناگویی هیجانی شدهاند، از یکدیگر فاصله عاطفی دارند، دارای رضایت جنسی کمتری هستند. همچنین از آنجایی که توانایی ایجاد و حفظ روابط عاشقانه نیازمند توانایی تشخیص هیجانات و توانایی بروز آنها و درک و توجه به احساسات دیگران است؛ نهایتاً اینکه حوزه صمیمیت بین زوجین علیالخصوص هیجانطلبی جنسی نیازمند خود افشایی و خودآگاهی است. افراد دچار ناگویی هیجانی بهواسطه یکسری خصوصیات چون عدم شناسایی و بیان احساسات و سبک تفکر عینی که باعث میشود صرفاً شاهد رویدادها باشند و به تفسیر آنها نپردازند و اساساً کاری به احساسات خود و دیگران نداشته باشند، در این حوزه دچار مشکل خواهند شد. بهعلاوه رابطه جنسی در زنان صرفاً یک رابطه فیزیکی نیست؛ رویکرد زنان به رابطه جنسی نگرش ارتباطی است که در آن تأکید بر صمیمیت است و وقتی فرد دچار ناگویی هیجانی میشود، هیجانطلبی جنسی دچار نقص میشود.
5- تقدیر و تشکر
از تمامی دوستانی که ما را در انجام این پژوهش یاری رساندند سپاسگزاریم.
6- منابع
1- بگیان کوله مرز، م.، کرمی، ج.، مؤمنی، خ.، و الهی، ع. (1395). مقایسه اثربخشی سیستم رواندرمانی تحلیل شناختی - رفتاری (CBASP) و یکپارچهسازی رفتاردرمانی دیالکتیکی با درمان شناختی مبتنی بر ذهن شفقت ورز بر کاهش درد ذهنی و دشواریهای تنظیم هیجانی افراد اقدامکننده به خودکشی. مطالعات روانشناسی بالینی، 9(34)، 35-63.
2- بشارت، م. (1387). نارسایی هیجانی و سبکهای دفاعی. مجله علمی پژوهشی اصول بهداشت روانی، 10(3)، 190-181.
3- دهقانی، س.، ایزدیخواه، ز.، محمد تقی نسب، م.، و رضایی، ا. (1395). تحلیل مسیر طرحوارههای ناسازگار اولیه، راهبردهای مقابله با استرس و کیفیت زندگی روانی. تحقیقات علوم رفتاری. ۱۲(۱) :۱-۸.
4- زمینهی روانشناسی هیلگارد (1385). ترجمه براهنی، م.، بیرشک، ب.، بیک، م.، زمانی، ر.، شهرآرایی، م.، کریمی، ی.، گاهان، ن.، محيالدين، م.، شاملو، س.، و هاشمیان، ک. تهران: انتشارات رشد.
5- عاشوری، م.، و قاسم زاده، س. (1397). اثربخشی آموزش ایمنسازي روانی بر ناگویی هیجانی، خودتعیینگري و جهتگیري زندگی نوجوانان با آسیب شنوایی، مطالعات روانشناختی، 14(2)، 7-24.
6- علیپور، ف.، سعیدپور، ص.، و حسنی، ج. (1394). بررسي هيجانخواهي در افراد مبتلا به اعتياد جنسي، اعتياد به محركها، اعتياد به مواد افيوني و افراد بهنجار. مجله دانشگاه علوم پزشكي مازندران، 25(125)، 135-138.
7- قوچانی، ک.، و؛ عرب، س. (1398). اثربخشی گروه درمانی متمرکز بر شفقت بر احساس تنهایی و نشخوار فکری زنان با سندرم پیش از قاعدگی. نشریه علمی رویش روانشناسی، 8(9)، 167-178.
8- مکوندی، ب.، شهنی ییلاق، م.، و نجاریان، ب. (1390). مقایسه الکسی تایمیا و هوش هیجانی بین دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی اهواز. یافتههای نو در روانشناسی، 6(18)، 47-57.
9- Charny, I. W., & Parnass, S. (1995). The impact of extramarital relationships on the continuation of marriages. Journal of Sex & Marital Therapy, 21(2), 100-115..
10- Darjazini, S., & Moradkhani, M. (2017). The relationship between marital satisfaction and alexithymia. Journal of Ecophysiology and Occupational Health, 17(3-4), 124-135.
11- David, A.S. (2003). The self monitoring in neuroscience and psychiatry. Cambridge, UK: Cambridge university press.
12- Dunlop, S. M., & Romer, D. (2010). Adolescent and young adult crash risk: Sensation seeking, substance use propensity and substance use behaviors. Journal of Adolescent Health, 46(1), 90-92..
13- Lalasz CB, Weigel DJ.(2011). Understanding the relationship between gender and extradyadic relations: the mediating role of sensation seeking on intentions to engage in sexual infidelity. Personality and Individual Differences;50(7):1079-83.
14- Mancinelli, E., Salcuni, S., Muratti, A., Grillo, A., Alessi, C., Guglielmino, A., & Finos, L. (2021). P–487 Couples undergoing first level assisted reproductive techniques: An Actor-Partner interdependence model of dyadic adjustment, psychological symptoms, alexithymia and romantic attachment on body-image avoidance. Human Reproduction, 36(Supplement_1), deab130-486.
15- Mark, K. P., Janssen, E., & Milhausen, R. R. (2011). Infidelity in heterosexual couples: Demographic, interpersonal, and personality-related predictors of extradyadic sex. Archives of sexual behavior, 40(5), 971-982.
16- Williams, L., Curren, C., & Bruce, G. (2011). Are alexithymia and Type D personality distinct or overlapping constructs? A confirmatory factor analysis of the Toronto alexithymia and Type D scales. Personality and individual differences, 51(5), 683-686.
17- Rachman S.(2010). Betrayal: a psychological analysis. Behaviour Research and Therapy.;48(4):304- 11.
18- Shackelford, T. K., & Buss, D. M. (2000). Marital satisfaction and spousal cost-infliction. Personality and Individual Differences, 28, 17-928.
Investigating the Relationship Between Emotional Dysfunction, Sexual Excitement in Women Affected by Marital Infidelity in Bojnourd in 1399
Seyed Mojtaba Aghili*1, Parasto Yazdani2
1- Assistant Professor, Department of Psychology, Payame Noor University(Corresponding Author)
Dr_aghili1398@yahoo.com
2- Master of Psychology
Abstract
This study aimed to investigate the relationship between emotional malaise and sexual arousal in women affected by marital infidelity in Bojnourd in 1399. This research is part of applied research in terms of purpose and descriptive survey research in terms of implementation method. The statistical population of this study included 180 women affected by marital infidelity. According to Morgan's formula, 118 people were selected by stratified random sampling. The data collection tool was Toronto Emotional Dysfunction Questionnaire (1994), and a researcher-made questionnaire was used to measure sexual arousal in women. Multivariate stepwise regression analysis was used for statistical analysis. The results showed that there is a significant relationship between emotional malaise and sexual arousal in women affected by marital infidelity. The findings of this study can draw the attention of those in charge of the family education system to prepare appropriate educational programs to resolve marital conflicts and teach life skills.
Keywords: Emotional nagging, Sexual arousal, Infidelity.
[1] Alexithymia
[2] Williams, Curren, & Bruce
[3] David
[4] Dunlop & Romer
[5] Mancinelli, E., Salcuni, S., Muratti, A., Grillo, A., Alessi, C., Guglielmino
-
شناسایی و سنجش عوامل تأثیرگذار بر قصد کارآفرینانه در دانشجویانِ مهندسیِ دانشگاه الزهرا
تاریخ چاپ : 1399/02/15