پژوهش حاضر به منظور بررسی الگوی نقش واسطه گری کنترل و انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و نشانه های اختلال وسواسی-جبری در زنان صورت گرفت. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگي بود که در چارچوب آن، روابط مفروض میان متغيرها، با استفاده از روش تحلیل مسیر بررسی شد. در م چکیده کامل
پژوهش حاضر به منظور بررسی الگوی نقش واسطه گری کنترل و انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و نشانه های اختلال وسواسی-جبری در زنان صورت گرفت. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگي بود که در چارچوب آن، روابط مفروض میان متغيرها، با استفاده از روش تحلیل مسیر بررسی شد. در مدل مذکور، متغير ذهن آگاهی بهعنوان متغير برونزاد، کنترل و انعطاف پذیری شناختی بهعنوان متغيرهاي واسطهاي و نشانه های اختلال وسواسی-جبری بهعنوان متغير درونزاد در نظر گرفته شدند. جامعه آماری شامل همه زنان 18سال به بالای ساکن شهرشیراز بود که از این میان 150نفر به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسش نامه های وسواسی جبری ییل براون، ذهن آگاهی فرایبورگ (فرم کوتاه) و کنترل و انعطاف پذیری شناختی بود. نتایج حاصل نشان دهنده این بود که ذهن آگاهی نشانه های اختلال وسواسی-جبری را به طور معکوس و معنی داری (35/0- = β) پیش بینی می کند. هم چنین انعطاف پذیری شناختی (24/0- = β) و کنترل شناختی (23/0- = β) پیش بین منفی و معنی دار نشانه های اختلال وسواسی جبری بودند. ذهن آگاهی نیز پیش بینی کننده مثبت و معنی دار کنترل شناختی (80/0 = β) و انعطاف-پذیری شناختی (60/0 = β) بود و در نهایت انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی توانستند نقش واسطه گری بین متغیرهای برون زاد و درون زاد ایفا نمایند. بر این اساس ذهن آگاهی از طریق تاثیر بر دو متغیر انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی می تواند بر کاهش نشانه های اختلال وسواسی جبری تأثیرگذار باشد. ذهن آگاهی نشانه های اختلال وسواسی-جبری را به طور معکوس و معنی داری پیش بینی می کند. به علاوه انعطاف پذیری شناختی پیش بین منفی و معنی دار نشانه های اختلال وسواسی-جبری است؛ به علاوه هر دو متغیر انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی توانستند نقش واسطه گری بین متغیرهای برون زاد و درون زاد ایفا نمایند. بر این اساس ذهن آگاهی از طریق تأثیر بر دو متغیر انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی می تواند بر کاهش نشانه های اختلال وسواسی جبری تأثیرگذار باشد
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی از تأثیر انعطافپذیری شناختی و سرسختی روانشناختی بر درماندگی روانشناختی زنان نابارور با میانجیگری حمایت اجتماعی ادراکشده، بود. روش پژوهش همبستگی از نوع الگویابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان نابارور شهر شیراز بود که از میا چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی از تأثیر انعطافپذیری شناختی و سرسختی روانشناختی بر درماندگی روانشناختی زنان نابارور با میانجیگری حمایت اجتماعی ادراکشده، بود. روش پژوهش همبستگی از نوع الگویابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان نابارور شهر شیراز بود که از میان آنها 250 نفر با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادههای پژوهش از طریق پرسشنامه درماندگی روانشناختی لاویبوند و لاویبوند (1995)، پرسشنامه انعطافپذیری شناختی دنیس و وندروال (2010)، پرسشنامه سرسختی روانشناختی اهواز کیومرثی و همکاران (1377) و پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراکشده زیمت و همکاران (1998) جمعآوری شدند. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزارهای SPSS و AMOS انجام گرفت. طبق یافتهها ضریب مسیر مستقیم انعطافپذیری شناختی به درماندگی روانشناختی، انعطافپذیری شناختی به حمایت اجتماعی ادراکشده و سرسختی روانشناختی به حمایت اجتماعی ادراکشده معنادار بود، ضریب دو مسیر مستقیم سرسختی روانشناختی به درماندگی روانشناختی و حمایت اجتماعی ادراکشده به درماندگی روانشناختی و همچنین ضریب مسیر غیرمستقیم انعطافپذیری شناختی به درماندگی روانشناختی و سرسختی روانشناختی به درماندگی روانشناختی از طریق حمایت اجتماعی ادراکشده معنادار نشد. بهمنظور کاهش درماندگی روانشناختی زنان نابارور باید اقداماتی جهت بهبود و افزایش سرسختی روانشناختی، انعطافپذیری شناختی و حمایت اجتماعی ادراکشده صورت گیرد.
پرونده مقاله