مسئولیتپذیری اجتماعی سازمان که موضوع حساسیتبرانگیز و رو به توجه در سالهای اخیر بوده، عامل اساسی بقای هر سازمان محسوب میشود. خصوصیات جمعیتشناختی بر مسئولیتپذیری اجتماعی تأثیرگذار میباشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان مسئولیتپذیری اجتماعی زنان در مقایسه با مردان د چکیده کامل
مسئولیتپذیری اجتماعی سازمان که موضوع حساسیتبرانگیز و رو به توجه در سالهای اخیر بوده، عامل اساسی بقای هر سازمان محسوب میشود. خصوصیات جمعیتشناختی بر مسئولیتپذیری اجتماعی تأثیرگذار میباشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان مسئولیتپذیری اجتماعی زنان در مقایسه با مردان در میان کارکنان مالی شهر شیراز انجام شد. روش پژوهش حاضر براساس هدف از نوع تحقیقات کاربردی، به لحاظ شیوه گردآوری اطلاعات پیمایشی بوده و جامعه آماری شامل کارکنان مالی شهر شیراز در سال 1398 بود. حجم نمونه پژوهش، به تعداد 96 نفر تعیین گردید. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه دو قسمتی شامل پرسشنامه جمعیتشناختی و مسئولیتپذیری اجتماعی کارول (1991) استفاده شد. در این مطالعه روایی و پایایی پرسشنامه تأیید و پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ سنجیده شد. جهت بررسی متغیرها از آزمون تفاوت میانگین (T مستقل) و تحلیل واریانس یکطرفه ((ANOVA استفاده شده و دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 22، تجزیه و تحلیل گردید. یافتههای پژوهش نشان داد که میزان مسئولیتپذیری اجتماعی کارکنان مالی شهر شیراز بیشتر از حد متوسط میباشد. علاوهبراین یافتههای پژوهش نشان داد که بین میزان مسئولیتپذیری اجتماعی با متغیرهای جنسیت و تحصیلات تفاوت معناداری وجود دارد. بهطوری که میزان گرایش زنان به مسئولیتپذیری اجتماعی بیشتر از مردان میباشد و درنتیجه آنها در مواجه با مشکلات، تصمیمات مسئولانهتري میگیرند و میزان مسئولیتپذیری اجتماعی در بین کارکنان مالی دارای مدرک کارشناسی ارشد و دکتری بهطور معنیداری بیشتر از کارکنان مالی دارای مدرک کاردانی و کارشناسی است. همچنین نتایج نشاندهنده آن است که تحصیلات در دو گروه مردان و زنان تفاوت دارد بهطوریکه میانگین گروه زنان بزرگتر از میانگین گروه مردان است. اما بین میزان مسئولیتپذیری اجتماعی با وضعیت تأهل، سابقه کار و سن تفاوت معناداری وجود ندارد.
پرونده مقاله
زنان نیمی از جمعیت هر کشور را تشکیل می دهند. از این رو، فعالیت اقتصادی ایشان به عنوان نیمی از نیروی کار جامعه در دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی بسیار مؤثر می باشد. جوامع مختلف دیدگاه های متفاوتی را در مورد نحوه مشارکت زنان در فعالیت های اقتصادی دارند. در دیدگاه غرب، زنا چکیده کامل
زنان نیمی از جمعیت هر کشور را تشکیل می دهند. از این رو، فعالیت اقتصادی ایشان به عنوان نیمی از نیروی کار جامعه در دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی بسیار مؤثر می باشد. جوامع مختلف دیدگاه های متفاوتی را در مورد نحوه مشارکت زنان در فعالیت های اقتصادی دارند. در دیدگاه غرب، زنان باید بدون هیچ قید و شرطی وارد بازار کار شوند و به فعالیت اقتصادی بپردازند. نقش شغلی آنان در درجه اول اولویت قرار دارد و از نقش مادری و همسری ایشان مهم تر است. لیکن در اسلام، ضمن تأکید بر امکان مشارکت زنان در فعالیت های اقتصادی، بر نقش ایشان در خانواده به عنوان مادر و همسر تأکید شده است. اسلام اشتغال زنان را تحت شرایط خاصی قبول نموده است. در این پژوهش تلاش شده است این دو دیدگاه مورد بررسی قرار گرفته و با یکدیگر مقایسه گردد. سپس پیامدها و نتایج این دیدگاه ها در وضعیت کنونی زندگی زنان مورد بررسی قرار گرفته است. مقاله حاضر به روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده ازداده های کتابخانه ای تدوین شده است.
پرونده مقاله
اسلام با تبیین جایگاه حقیقی زن، حقوق مالی و اقتصادی فراوانی را برای زنان در نظر گرفته است. لیکن برای ایشان مسئولیت های مالی در تأمین معاش خانواده قرار نداده است. لذا، زنان نه تنها از استقلال مالی برخوردار هستند بلکه تمام حقوق مالی متعلق به زن در نظام حقوقی اسلام (مانند چکیده کامل
اسلام با تبیین جایگاه حقیقی زن، حقوق مالی و اقتصادی فراوانی را برای زنان در نظر گرفته است. لیکن برای ایشان مسئولیت های مالی در تأمین معاش خانواده قرار نداده است. لذا، زنان نه تنها از استقلال مالی برخوردار هستند بلکه تمام حقوق مالی متعلق به زن در نظام حقوقی اسلام (مانند ارث، مهریه، نفقه، درآمد ناشی از کار و ...) متعلق به او است و هیچ کس حق تعرض، مطالبه و تصرف آن را ندارد. علاوه بر این زنان در تشکیل سرمایه انسانی و توسعه اقتصادی جامعه مؤثر هستند. باتوجه به نقش هایی که زنان در توسعه اقتصادی جامعه دارند، در این مقاله به بررسی دیدگاه اسلام در مورد حقوق اقتصادی زنان پرداخته و سپس نقش هایی که زنان در توسعه اقتصادی جامعه اسلامی دارند، مورد ارزیابی قرار می گیرد و پیشنهاداتی در جهت ارتقای توانمندی زنان ارائه می شود. روش بررسی موضوع در این مقاله توصیفی-تحلیلی است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی طرحواره درمانی بر افزایش خودکارآمدی و امید به زندگی زنان مطلقه و تأثیر آن بر کاهش الگوهای ناسازگار اولیه فرزندان دختر آنان انجام شد. طرح این پژوهش آزمایشی از نوع پیشآزمون_ پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان مطلق چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی طرحواره درمانی بر افزایش خودکارآمدی و امید به زندگی زنان مطلقه و تأثیر آن بر کاهش الگوهای ناسازگار اولیه فرزندان دختر آنان انجام شد. طرح این پژوهش آزمایشی از نوع پیشآزمون_ پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان مطلقه و فرزندان دخترشان در شهر ارومیه در سال 96 بود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از زنان مطلقه و فرزندان دخترشان بود که به کلینیک سلامت خانواده، تحت نظر بهزیستی استان آذربایجان غربی مراجعه کردند که به روش هدفمند انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) بهصورت تصادفی گمارده شدند. بر گروه آزمایش، مداخله مبتنی بر طرحواره درمانی، طی 8 جلسه 90 دقیقهای بهصورت گروهی انجام شد؛ اما برای گروه کنترل، هیچگونه مداخلهای اعمال نشد. ابزار پژوهش حاضر، عبارت بودند از پرسشنامه خودکارآمدی شی یر (1982)، پرسشنامه امید به زندگی اشنایدر (1991) و فرم کوتاه پرسشنامه طرحوارههای ناسازگار اولیه یانگ (1998). دادههای پژوهش با آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد که طرحواره درمانی بر افزایش خودکارآمدی، امید به زندگی زنان مطلقه و تعدیل طرحوارههای ناسازگار فرزندان دخترشان مؤثر واقع شده (000/0>P). طرحواره درمانی بهعنوان یک تکنیک میتواند در بهبود خودکارآمدی و امید به زندگی این زنان مطلقه و تعدیل طرحوارههای ناسازگار فرزندان دخترشان مؤثر باشد.
پرونده مقاله
سلامت روان نقش مهم و بنیادی در بهتر زندگی کردن افراد، کارآمدی فعالیتشان و توانایی آنان برای عملکرد مؤثر در زندگیشان دارد. پژوهش حاضر با هدف پیشبینی سلامت روان بر اساس عملکرد جنسی زنان متأهل انجام گرفت. این تحقیق از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان چکیده کامل
سلامت روان نقش مهم و بنیادی در بهتر زندگی کردن افراد، کارآمدی فعالیتشان و توانایی آنان برای عملکرد مؤثر در زندگیشان دارد. پژوهش حاضر با هدف پیشبینی سلامت روان بر اساس عملکرد جنسی زنان متأهل انجام گرفت. این تحقیق از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان متأهل شهرستان بوانات بود که ۱۳۰ نفر از زنان متأهل به روش نمونهگیری در دسترس بهعنوان حجم نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه های سلامت روانی کیز (2002) و عملکرد جنسی روزن و همکاران FSFI (2000) استفاده شد. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از دو آزمون ضریب همبستگی پیرسون و ضریب رگرسیون استفاده شد. یافتهها نشان دادند بین سلامت روان و عملکرد جنسی زنان متأهل رابطه معنادار مثبتی وجود دارد و مؤلفههای میل و رضایتمندی قدرت بالاتری در پیشبینی سلامت روان دارند. نتایج حاصل نشان داد که هرچه زنان متأهل در روابط زناشویی، رضایتمندی و خرسندی بهتری داشته باشند، دارای سلامت روان بیشتری هستند. لذا عملکرد جنسی مطلوب می تواند بر سلامت روان زنان مؤثر باشد. مطالعه بر روی دانش جنسی زنان متأهل علاوه بر تأثیری که بر سلامت روان و سلامت جامعه دارد، موجب پایداری و انسجام خانواده و زندگي زناشویي و کاهش طلاق در جامعه خواهد شد.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر مقایسه سلامت معنوی و کیفیت زناشویی در زنان متأهل بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان متأهل شهر شیراز بود. نمونه آماری شامل 100 نفر که برای تعیین حجم نمونه از روش نمونهگیری خوشهای استفاده شد. برای جمعآ چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر مقایسه سلامت معنوی و کیفیت زناشویی در زنان متأهل بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان متأهل شهر شیراز بود. نمونه آماری شامل 100 نفر که برای تعیین حجم نمونه از روش نمونهگیری خوشهای استفاده شد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای سلامت معنوی پولوتزین و الیسون و پرسشنامه کیفیت زناشویی باسبی بهره گرفته شده است. دادههای گردآوریشده در دو سطح مورد تجزیهوتحلیل (آمار توصیفی و آمار استنباطی) قرار گرفت. در سطح آمار توصیفی از ضرایب همبستگی و در سطح آمار استنباطی از تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که بین سلامت معنوی و کیفیت زناشویی در زنان متأهل رابطه معناداری وجود داشت. سلامت معنوی در بین زنان متأهلی که کیفیت زناشویی خوبی دارند بالاتر بود.
پرونده مقاله