• فهرست مقالات کاظم خرم دل

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - پیش¬بینی سلامت روان زنان شهر شیراز بر اساس سبک¬های هفتگانه¬ی زندگی تکاملی
        سوده دشتیانه کاظم خرم دل
        هدف این پژوهش بررسی رابطه بین هفت جز سبک زندگی زنان (میزان خواب، مصرف امگا 3، میزان ورزش، میزان نور خورشید، و میزان اجتماعی شدن، استفاده از فضای مجازی و استفاده از رسانه های سنتی) با سلامت روان آنان از منظر تکاملی بود. جامعه آماری شامل زنان بالای 18 سال ساکن شهر شیراز د چکیده کامل
        هدف این پژوهش بررسی رابطه بین هفت جز سبک زندگی زنان (میزان خواب، مصرف امگا 3، میزان ورزش، میزان نور خورشید، و میزان اجتماعی شدن، استفاده از فضای مجازی و استفاده از رسانه های سنتی) با سلامت روان آنان از منظر تکاملی بود. جامعه آماری شامل زنان بالای 18 سال ساکن شهر شیراز در سال 98 – 99 بود که از آن بین، ۱۸۲ زن با روش نمونه گیری طبقه ای به پرسشنامه ها پاسخ دادند. جهت جمع آوری داده-ها از پرسشنامه های سبک زندگی و نشانگان هاپکینز استفاده شد. تحلیل داده ها از طریق دو آزمون ضریب همبستگی پیرسون و ضریب رگرسیون با استفاده از نرم افزار SPSS-26 انجام گرفت. نتایج نشان داد که در مجموع مصرف امگا ۳ با سلامت روان رابطه ی دوگانه ی خطی انحنایی دارد. از بین خرده مقیاس های نشانکان هاپکینز، خواب نیز با جسمانی سازی و وسواسی – جبری رابطه ی معنادار مثبت نشان داد. می توان مشاهده کرد که سبک زندگی زنان بر سلامت روان آنان، فرزندانشان و حفظ سلامت جسم و روان خانواده بسیار تاثیرگذار است. ترویج یک سبک زندگی که با گذشته ی تکاملی زنان سازگارتر باشد، دیدگاه محتمل تری است که بتوانند سلامت روانی خود را بهبود ببخشند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - اثربخشی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر معنای زندگی و تجربه سوگ در نوجوانان سوگوار
        شیما  شاملی رضا چالمه کاظم خرم دل
        پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر معنای زندگی و تجربه سوگ در نوجوانان سوگوار انجام شد. روش پژوهش حاضر، شبه‌آزمایشی و از نوع پیش‌آزمون - پس‌آزمون بود. جامعه آماری را کلیۀ دانش‌آموزان دختر و پسر متوسطه دوم شهرستان کازرون تشکیل می‌دادند که از چکیده کامل
        پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر معنای زندگی و تجربه سوگ در نوجوانان سوگوار انجام شد. روش پژوهش حاضر، شبه‌آزمایشی و از نوع پیش‌آزمون - پس‌آزمون بود. جامعه آماری را کلیۀ دانش‌آموزان دختر و پسر متوسطه دوم شهرستان کازرون تشکیل می‌دادند که از بین آن‌ها ۲۰ نفر که تجربه سوگ درجۀ یک داشتند به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و به‌صورت تصادفی و مساوی در گروه‌های آزمایش و کنترل گمارده شدند. همه آزمودنی‌ها در مرحلۀ پیش‌آزمون و پس‌آزمون، پرسش‌نامه‌های تجربه سوگ و معنای زندگی را تکمیل کردند. آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی بر اساس مدل گرا، (۲۰۰۸) در هشت جلسه برای گروه آزمایش اجرا شدند. حاکی از آن بود که آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر نمرۀ کل تجربۀ سوگ و معنای زندگی و تمام مؤلفه‌های این دو متغیر، به‌جز جستجو برای معنا، اثربخشی معنی‌داری داشت (05/0 < p). باتوجه به یافته‌های پژوهش کنونی، می‌توان استفاده از مداخلۀ تنظیم شناختی هیجان گراس را برای افزایش معنای زندگی و کاهش تجربۀ سوگ نوجوان سوگوار پیشنهاد داد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - مقایسه باورهای غیرمنطقی، خودپنداره و بهزیستی معنوی در زنان با سابقه طلاق و عادی
        فریده  انصافداران مهناز محمدی زاده کاظم خرم دل
        هدف از پژوهش حاضر مقایسه باورهای غیرمنطقی، خودپنداره و بهزیستی معنوی در زنان با سابقه طلاق و عادی بود پژوهش حاضر از نوع علی -مقایسه‌ای و جامعه آماري پژوهش حاضر را تمامي زنان مطلقه تحت پوشش سازمان بهزیستی و زنان عادی شهر شیراز بود. گروه نمونه متشکل از 120 نفر در دو گروه چکیده کامل
        هدف از پژوهش حاضر مقایسه باورهای غیرمنطقی، خودپنداره و بهزیستی معنوی در زنان با سابقه طلاق و عادی بود پژوهش حاضر از نوع علی -مقایسه‌ای و جامعه آماري پژوهش حاضر را تمامي زنان مطلقه تحت پوشش سازمان بهزیستی و زنان عادی شهر شیراز بود. گروه نمونه متشکل از 120 نفر در دو گروه (60 زن مطلقه 60 زن عادی) بود. برای تعیین حجم نمونه در گروه زنان مطلقه از روش نمونه‌گیری در دسترس و برای زنان عادی از روش هدفمند به‌منظور همتاسازی گروه زنان عادی با زنان مطلقه استفاده شد. پرسشنامه باورهای غیرمنطقی توسط جونز، پرسشنامه خودپنداره راجرز، پرسشنامه بهزیستی معنوی پولوتزین و الیسون مورد سنجش قرار گرفتند. داده‌های گردآوری‌شده در دو سطح مورد تجزیه‌وتحلیل (آمار توصیفی و آمار استنباطی) قرار گرفت. در سطح آمار از میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از تحليل واريانس چندمتغيره استفاده شد. نتایج نشان داد که بین باورهای غیرمنطقی، خودپنداره و بهزیستی معنوی در زنان با سابقه طلاق و عادی تفاوت معناداری وجود دارد؛ باورهای غیرمنطقی در زنان با سابقه طلاق نسبت به زنان عادي بالاتر است و ميانگين متغيرهاي خودپنداره و بهزيستي معنوي در زنان با سابقه طلاق نسبت به زنان عادي پایین‌تر است؛ میانگین باورهای غیرمنطقی و ابعاد آن (شامل درماندگی در برابر تغییر، توقع تائید از دیگران، اجتناب از مشکل و بی‌مسئولیتی هیجانی) در زنان با سابقه طلاق نسبت به زنان عادي بالاتر است؛ بین خودپنداره در زنان با سابقه طلاق و عادی تفاوت معناداری وجود دارد. میانگین بهزيستي معنوي و ابعاد آن (سلامت وجودي و سلامت مذهبي) در زنان با سابقه طلاق نسبت به زنان عادي پايين‌تر است. با توجه به نتایج پژوهش مبنی بر لزوم توجه به باورهای غیرمنطقی خودپنداره و بهزیستی معنوی پیشنهاد می‌شود این سازه‌ها در قالب کلاس‌های آموزشی قبل از ازدواج به‌منظور پیشگیری از بروز مشکلات در زندگی مشترک صورت گیرد. پرونده مقاله