در دهههای اخیر پژوهشهای مرتبط با سلامت و کیفیتزندگی زنان بر نقش ویژه هنجارهای زنانه و تبعیضهای جنسیتی تأکید نمودهاند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطهای مؤلفههای خودخاموشی در رابطه میان هم نوایی با هنجارهای زنانه و ادراک تبعیضهای جنسیتی با کیفیتزندگی زنان ش چکیده کامل
در دهههای اخیر پژوهشهای مرتبط با سلامت و کیفیتزندگی زنان بر نقش ویژه هنجارهای زنانه و تبعیضهای جنسیتی تأکید نمودهاند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطهای مؤلفههای خودخاموشی در رابطه میان هم نوایی با هنجارهای زنانه و ادراک تبعیضهای جنسیتی با کیفیتزندگی زنان شاغل و دانشجوی 18 تا 40 سال بوده است. نمونه پژوهش نیز شامل 687 نفر از بانوان شهر کازرون بودند که به صورت مجازی و از طریق پاسخ-گویی به لینک پرسشنامهها در این مطالعه شرکت نمودهاند. این لینک از مجموعه گویههای مربوط به چهار ابزار سیاهه هم نوایی با هنجارهای زنانه (پرنت و مرادی، 2010)، سیاهه رویدادهای تبعیضآمیز جنسیتی (کلونوف و لندرین، 1995)، مقیاس خودخاموشی (جک و دیل، 1992) و فرم کوتاه پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی تشکیل شده است. نتایج تحلیل که به کمک روش مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزار ایموس-22 انجام گرفت، نشان داد که هم نوایی با هنجارهای زنانه و ادراک تبعیضهای جنسیتی، علاوه بر تأثیر مستقیم، به طور غیرمستقیم و به واسطه مؤلفههای خودخاموشی نیز بر جنبههای مختلف کیفیت زندگی زنان تأثیر گذاشته است. نتایج پژوهشی نشان میدهد که تأکید سازمان بهداشت جهانی بر لزوم توجه به درک زنان از تبعیضهای اجتماعی و نیز هنجارهای جنسیتی امری کاملاً جدی بوده و بایستی درخصوص زنان ایرانی نیز مورد توجه قرار گیرد.
پرونده مقاله
ارزیابی درست و دقیق یک اندیشه مشروط به تبارشناختی، یعنی بررسی ریشههای فلسفی، اجتماعی و تاریخی آن اندیشه است. توجه به تولید دانش و توانمندسازی و پایبندی به تداوم توسعه ارزشها و بینشها امروز بیشتر به تأثیر کارکرد خانواده پیوند دارد. سامانه نظام خانواده بر تعدیل هویت و چکیده کامل
ارزیابی درست و دقیق یک اندیشه مشروط به تبارشناختی، یعنی بررسی ریشههای فلسفی، اجتماعی و تاریخی آن اندیشه است. توجه به تولید دانش و توانمندسازی و پایبندی به تداوم توسعه ارزشها و بینشها امروز بیشتر به تأثیر کارکرد خانواده پیوند دارد. سامانه نظام خانواده بر تعدیل هویت و ارتقا شخصیت انسان و تربیت افراد بر مبنای یک نظام تعلیم و تربیت شایسته استوار است. واکنش عقلانی در رشد مرحله مسئولیتپذیری و اخلاق محوری در نظام قانونگذاری و نیز، آموزش و پژوهش علمی مستند و بروز دارای اهمیت است. بررسیها نشان میدهد رویکرد برابر آموزش در حوزه جنسیت؛ ناامیدی، کجاندیشی، کجسلیقگی را نمیپذیرد و برنامههای مدون، آموزش و هماهنگی را برای زدودن دغدغه نگاه جنسیتی در خانواده و جامعه پایدار میسازد. آموزش، نابرابریها را به چالش میکشد یا تداوم میبخشد، اصلی است بسیار مهم که نیازمند ترسیم یک نظم کارآمد در اجراست. اصل منظم بودن و هماهنگی مرحلههای تعلیم و تربیت به یکدیگر و هماهنگی تربیت جسمی و روانی نیز از نکتههای مهم وحدت آموزش و پایداری خانواده است. یافتهها نشان میدهد هماهنگی در راستای شکوفایی ویژگیهای جنسیتی و بهرهمندی از مواهب تفاوتهای جنسیتی در فرصتها و زمینههای لازم، همواره برابر نیست. نتیجه کارآمدی پژوهش، ایجاد بسترهایی است که موضوع آموزش جنسيت را در فراهم نمودن فرصتهای برابر و امکان انتخاب درست بر پایه تفاوتهای جنسیتی ذاتی قرار میدهد.
پرونده مقاله
خشونت علیه زنان و دختران در تمامی جوامع بشری علی¬رغم تفاوت در میان مذهب و دیگر تفاوت¬های فکری، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی وجود داشته و پدیده¬ای است جهانی، فراتاریخی و فرافرهنگی که عمری به قدمت تاریخ بشریت دارد. این پیامد از مشارکت کامل زنان در جامعه جلوگیری می¬کند و تهدی چکیده کامل
خشونت علیه زنان و دختران در تمامی جوامع بشری علی¬رغم تفاوت در میان مذهب و دیگر تفاوت¬های فکری، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی وجود داشته و پدیده¬ای است جهانی، فراتاریخی و فرافرهنگی که عمری به قدمت تاریخ بشریت دارد. این پیامد از مشارکت کامل زنان در جامعه جلوگیری می¬کند و تهدیدی جدی برای حقوق انسانی و سلامت به شمار می¬رود. خشونت تأثیرات قابلتوجهی بر سلامت جسمی و روانی زنان دارد. علی¬رغم تحقیقات فراوان در مورد پیامدهای خشونت بر سلامت روانی زنان، میزان خشونت در دوران قرنطینه بیماری کرونا افزایش پیدا کرده¬است که این تحقیق به بررسی میزان خشونت علیه زنان و دختران و پیامدهای روانی آن در دوران قرنطینه می¬پردازد. این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسش¬نامه جمعیت شناختی، پرسش¬نامه استاندارد سنجش خشونت علیه زنان و فهرست نشانه¬ای هاپکینز (HSCL) است. درنهایت داده¬های حاصل از پژوهش توسط نرمافزار SPSS 26 مورد تجزیه تحلیل قرار گرفته¬است.( P<0/01). بر اساس همبستگی پیرسون مشخص شد، بین تمامی ابعاد سلامت روان و خشونت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و قرار گرفتن در معرض انواع خشونت منجر به کاهش سطح سلامت روان در ابعاد مختلف می¬شود. خشونت پیش¬بینی¬کننده قوی سلامت روان در ابعاد مختلف است و با توجه به نقش مهم زنان در خانواده و تأثیر سلامت آنان بر سطح سلامت خانواده و جامعه، لازم است اقداماتی بهمنظور کاهش میزان خشونت و ارتقا سطح سلامت روان زنان به عمل آید.
پرونده مقاله